
قلم اعلی مىفرمايد که آنچه از جمال قدم ظاهر شده حجّت بوده بر کلّ من فى السّموات و الارض و اگر عباد تفکّر نمايند از قيامش ما بين اعدا بر سلطنتش موقن شوند و بر قدرتش مذعن ولکن چون در تيه نفس و هوى سالکند لذا از اشراق شمس بهاء از افق بقا محتجب ماندهاند وبهنفوسىکه خود را از بعوضه حفظ مىنمودند توجّه نموده از جمال احديّه محروم گشتهاند بگو اى قوم افعالم چون ظهورم مابين ارض و سماء مشرق و مضئ و هر نفسىکه اقلّ من حين قلب را از وساوس شياطين مطهّر نمايد بعرفان ربّ العالمين و مالک يوم الدّين فائز گردد و تو اى عبد بشنو نداى الهى را و خود را از سموم نفوس مشرکه حفظ کن قسم بهجمالم که اليوم سمومى از شطر قلوب مشرکين در هبوبست که اگر بر جميع اشجار نفوس مرور نمايد جميع را از اثمار لطيفه جنيّه منيعه محروم سازد پس در کلّ حين پناه بهحق برده که از ريح عقيم محفوظ مانى ان اتکلّ باللّه ربّک و لا تخف من احد و کن من المنقطعين فاجعل درعک ذکرى ثمّ حصنک التّوکل علی اللّه المقتدر المهيمن العزيز القدير انشاء اللّه از هبوب ارياح ربيع الهى بهاثمار علم و معانى فائز گردى و النّور الّذى اشرق من ناحية القدم عليک و علی الّذينهم مرّوا علی الدّنيا و ما فيها کمّر السّحاب کذلک نزل الامر من لدن عزيز وهّاب.