بسم ربنا الاقدس الاعظم العلىّ الابهى - حمد محبوب عالم و مقصود...

حضرت بهاءالله
نسخه اصل فارسی

از اثار حضرت بهاءالله - آثار قلم اعلى - جلد ۳ (١٦٣ بديع)، لوح رقم (۳۵۰)، صفحه ۶۴۸ - ۶۴۵

بسم ربنا الاقدس الاعظم العلىّ الابهى

حمد محبوب عالم و مقصود امم را لايق و سزاست که لازال اخذ و عطا از يمين و يسار اراده اش جارى و ظاهر اخذ نمايد آنچه را عطا فرمود و عطا فرمايد آنچه را اخذ نمود در اخذش صد هزار حکمت بالغه مستور و همچنين در عطايش بلندى و علوِّ مقام عطا را از اخذ معلوم نمود از آردى که سنگ آسيا بر سرش گشته آدم پديد آرد از زحمت آن اين نعمت حاصل و از شدّت آن اين رخا پديدار اين است که مقرّبين و موحّدين و مخلصين جميع امور را تفويض نموده اند و باستقامت تمام بر آنچه وارد شده صبر نموده اند چه که انّه يعلم ما عندنا لا نعلم ما عنده و هو العليم الخبير نامه آن دوست مکرّم رسيد تلقاء عرش عرض شد هذا ما نطق لسان العظمة قوله جلّ جلاله بسمى المظلوم يا حسين در بلاياى حسين تفکّر نما در ظاهر بلا مينمود و شديد و عظيم بود ولکن بحر رحمت از او موّاج و نور مبين از او مشرق و شمس فضل از او بازغ شريعت غرّاى رسول اللّه را شهادت آن حضرت معين و ناصر شد عمل آن حضرت بکينونته آفتاب آسمان فرقان بوده و حديقه معانى را او ساقى و آبيار اگر سرّى از اسرار بلاياى فى سبيله ذکر شود جميع رايگان قصد ميدان نمايند و شهادت طلبند امروز هر مقامى را ملاحظه کنى حق در آنجا قائم يعنى مقام اَبْ اَبْ و فوق آن و دون آن اينقدر ترا کافى است که قلم اعلی در اين مقام ترا تعزيت ميفرمايد و تسلّى ميدهد و مصعود مسعود را ذکر مينمايد او بطراز محبة اللّه مزين و ببيان قلم رحمن موقن و معترف و حال در جوار رحمت ساکن و از فيوضات لا يتناهى مرزوق طوبى له و لک و لمن معک و للّذين ارسلنا لکلّ واحدٍ لوحاً لاحت من افقه شمس عناية ربّک المشفق الکريم البهاء عليک و علی من صعد الی الرّفيق الاعلی و فاز بما قُدّرله من لدى اللّه ربّ العالمين انتهى نامه آنجناب فى الحقيقه سبب حزن کامل شد چه که حامل خبر حزن انگيز بود حق شاهد و گواه که کمال هَمّ و غم روى نمود ولکن چون در ساحت امنع اقدس عرض شد و آيات باهرات از سماء مشيت نازل شعله احزان بغتةً ساکن و لهيب نيران هموم متوقّف بل بيفسرد افسردني که روشنى نپذيرد چه که بياناتى در اين مقام از لسان مقصود امکان جارى که هر نفسى رجاى موت نمود که شايد بمثل آن فائز گردد هنيئاً لمن صعد اليه منتسبين را از قبل اين فانى تکبير و سلام برسانيد و تسلّى بدهيد مطلب ديگر انکه در وقت تشريف بردن آنجناب اسامى چندى نوشته وبساحت اقدس ارسال داشتند و وعده نزول الواح از سماء عنايت ظاهر و مدّتهاست نازل شده اين کرّه ارسال شد مطابق عدد حب ١٠ از حق جلّ جلاله سائل و آمل برساند و خلق را بدعاً بطراز جديد مزيّن دارد تا از حوادث روزگار و بغضاى اشرار و عداوت علما و حسد فقها محزون و مضطرب نشوند وقتى از اوقات اين کلمه عليا از لسان مولی الورى ظاهر قوله جلّ کبريائه يا عبد حاضر دوستان الهى اليوم بعنايت و شفقتى فائزند که اقلام عالم و ابحر آن از احصاء آن عاجز نبايد از حوادث فانيه محزون شوند آنچه در قلب خطور نمايد و يا قوّه خياليّه آنرا ترتيب دهد لدى اللّه از براى اوليا موجود و مخلوق و حاضر و منتظر در اينصورت حزن جائز نه سرور اندر سرور فرح اندر فرح بهجت اندر بهجت نعمت اندر نعمت است يشهد بذلک من نطق و ينطق انّه لا اله الّا هو الظّاهر الباهر الفرد الواحد المقتدر المعين الحمد للّه ربّ العالمين انتهى رجا آنکه اولياى آن ارض را اگر بحکمت موافق باشد تکبير برسانند شوق قلب و فؤاد از حدّ و حصر خارج ولکن نظر بحکمت منزله در الواح ذکر اسم جائز نه البهاء و التّکبير و الثّناء علی جنابکم و علی الّذين فازوا بامر اللّه العزيز الحکيم.

خادم فى ١٨ شهر ربيع الثّانى سنه ١٣٠٢

منابع
محتویات