بگو ای دوستان کذب قبل محبوب بعد را آویخت و برصاص ظلم شهید نمود...

حضرت بهاءالله
اصلی فارسی

رقم (25) – من آثار حضرت بهاءالله – کتاب اقتدارات – صفحه 267 – 279

( 25 )

بنام خداوند یکتا

بگو ای دوستان کذب قبل محبوب بعد را آویخت و برصاص ظلم شهید نمود تفکر در نفوس کاذبه خائنه که باسم صدق و امانت و زهد و ورع ما بین ناس ظاهر بودند نمائید تا از فزع این یوم اکبر محفوظ مانید یکی ذکر جابلقا نمود و دیگری بجابلصا اشاره کرد و کاذب دیگر هیکل موهومی ترتیب داد و بر عرش ظنون مقر معین نمود بی انصافی ناحیه مقدسه ذکر کرد و بی انصاف دیگر کلماتی باو نسبت داد و این امور منکره کاذبه سبب و علت شد که سلطان مدینه احدیه را بتمام ظلم شهید نمودند اگر ید قدرت الهی جمیع حجباترا خرق نماید امور تازه مشاهده نمائید و کلمات بدیعه اصغا کنید حال یک کلمه میفرماید که شاید آن کلمه سدی شود ما بین صدق و کذب و آن کلمه اینست طهروا آذانکم عما یتکلم به الذین ینسبون انفسهم الی البیان و یکفرون بمنزله و سلطانه و مرسله چه که این نفوس محتجبه بعینه بر قدم آن نفوس حرکت مینمایند طوبی از برای چشمیکه ببیند و ادراک نماید او از اقوی الناس و اقدرهم لدی الحق مذکور است استمعوا ما نطق به مبشری من قبل قال و قوله الحق: نطفه یکساله یوم ظهور او اقوی است از کل بیان محض عنایت و شفقت این اذکار از قلم مختار جاری احفظ و قل لک الحمد یا اله العالمین حزب شیعه که خود را فرقه ناجیه مرحومه میشمردند و افضل اهل عالم میدانستند بتواتر روآیاتی نقل نمودند که هر نفسی قائل شود باینکه موعود متولد میشود کافر است و از دین خارج این روآیات سبب شد که جمعی را من غیر تقصیر و جرم شهید نمودند تا آنکه نقطه اولی روح ما سویه فداه از فارس از صلب شخص معلوم متولد شدند و دعوی قائمی نمودند اذا خسر الذین اتبعوا الظنون و الاوهام و امر بمثابه نور آفتاب بر عالمیان ظاهر شد مع ذلک آن حزب غافله مردوده اعراض نمودند و بر قتل آن جوهر وجود قیام کردند ای اهل بها مالک اسمآء میفرماید در این امور تفکر نمائید که شاید اصنام ظنون و اوهام را فی الحقیقه بشکنید و باوهام تازه که معرضین بیان بآن متمسک و متشبثند مبتلی نشوید بقوت و قدرت الهی بر امر قیام نمائید و عباد را از ظلم نفوس مشرکه و ظنون انفس کاذبه غافله حفظ کنید در اسرار مستوره تفکر نمائید تا حین ظهور اهل فرقان یعنی حزب شیعه از یوم الله و کیفیت ظهور مطلع نبودند گویا از بحر آگاهی بالمره بی نصیب بودند و از اشراقات آفتاب معانی محروم و ممنوع آنچه را بظنون و اوهام خود ادراک نمودند و بآن متمسک بودند امر الهی بر غیر آن جاری و ظاهر شد و آن نفوس موهومه که خود را اتقای خلق و ازهد عالم میشمردند بظلمی قیام نمودند که ملأ اعلی و اهل مدائن اسمآء و ملکوت انشآء کل متحیر ماندند کذلک نطق القلم الاعلی فضلا من عنده لتطلعوا علی ما ستر عنکم و تشاهدوا ما کان خلف الحجاب بما اکتسبت ایدی الذین هاموا فی هیمآء الظنون و الاوهام و افتوا علی الذی اتی بالحق من لدی الله المهیمن القیوم ای شاربان رحیق مختوم اسم قیوم میفرماید در فرقه ای که خود را ناجیه و مرحومه میشمردند ملاحظه کنید که عند ظهور امتحان از فرقه طاغیه باغیه منکره مردوده محسوب شدند و در کتاب الهی از قلم اعلی از مظاهر نفی مذکور و مسطورند انشآء الله باید اهل بها که از اصحاب سفینه حمرآء در قیوم اسمآء مذکورند باستقامتی ظاهر شوند که لایق این امر اعظم و یوم مبارکست امروز روز خدمت و استقامت است اگر طفلی بر این امر مستقیم ماند او اقوی از کل بیآنست بشهادة الله و شهادة من ظهر من قبل و بشر الناس بهذا النبأ العظیم در الواح عراق و ارض سر و سجن اعظم دوستان الهی را آگاه نمودیم و بظهور عجل و ناعقین و طیور لیل و کتاب سجین و الواح نار اخبار دادیم تا کل بشأنی مستقیم شوند که اهل عالم و ما عندهم قادر بر تحریف آن نفوس ثابته مستقیمه نباشند باید بمثابه جبال مشاهده شوند نه مانند اوراق که بهر ریحی متحرکند و باندک نسیمی منقلب کذلک علمکم العلیم و عرفکم العارف الخبیر و هداکم الی صراطه المستقیم جهد نمائید و بکمال عجز و ابتهال از قوی قدیر مسئلت کنید تا شما را مؤید فرماید بر امریکه بطراز رضا مزین است و همچنین موفق دارد بر عملی که ذکر آن بدوام ملک و ملکوت در کتاب الهی باقی و پاینده ماند فرصت را از دست مدهید و وقت را ضایع مگذارید قسم بدریای علم لدنی که آنی از این ایام افضل است از قرون و اعصار یشهد بذلک ربکم المختار فی هذا المقام الکریم انشآء الله بنار محبت رحمن حجبات مانعه را بسوزانید و بنور وجهش قلوبرا منور دارید امروز روز این کلمه محکمه مبارکه است که از قبل لسان احدیه بآن تکلم نموده کل شیء هالک الا وجهه امروز یوم الله است و حق وحده در او ناطق لا یذکر فیه الا هو این الابصار الطاهرة الحدیدة و این القلوب المنیرة الفارغة امروز روز ابصار و آذان و قلوبست از حق بخواهید تا این سه را مالک شوید و از حجبات مقدس دارید چه که حجاب رقیق بل ارق بصر را از مشاهده و آذانرا از اصغآء و قلب را از تفقه منع نماید به این کلمه علیا که از قبل از قلم اعلی نازل شده نظر نمائید: ای پسران دانش چشم سر را پلک بآن نازکی از دیدن جهان و آنچه در اوست بی بهره نماید دیگر پرده آز اگر بر چشم دل فرود آید چه خواهد نمود ای دوستان امروز باب آسمان بمفتاح اسم الهی گشوده و بحر جود امام وجوه ظاهر و مواج و آفتاب عنایت مشرق و لائح خود را محروم ننمائید و عمر گرانمایه را بقول این و آن تمام مکنید کمر همت محکم نمائید و در تربیت اهل عالم توجه کنید دین الهی را سبب اختلاف و ضغینه و بغضا ندانید لسان عظمت میفرماید آنچه از سمآء مشیت در این ظهور امنع اقدس نازل مقصود اتحاد عالم و محبت و وداد اهل آن بوده باید اهل بها که از رحیق معانی نوشیده‌اند بکمال روح و ریحان با اهل عالم معاشرت نمایند و ایشانرا متذکر دارند بآنچه که نفع آن بکل راجعست اینست وصیت مظلوم اولیا و اصفیای خود را عالم بمحبت خلق شده و کل بوداد و اتحاد مأمورند باین کلمه مبارکه که از افق فم سلطان احدیه اشراق نموده ناظر باشید و ذکر نمائید: کنت فی قدم ذاتی و ازلیة کینونتی عرفت حبی فیک خلقتک و القیت علیک مثالی و اظهرت لک جمالی ای اهل بها شما در اوطان و این مظلوم در سجن اعظم در حینیکه در دریای احزان منغمس است هر یک از شما را بکلمات و بیاناتی ذکر مینماید که اگر حرفی از آن کلمات بر مرایای وجود ممکنات تجلی نماید در کل کلمه انت المحبوب ظاهر شود بشأنیکه جمیع بیایند و قرائت نمایند این فضل بیمنتهی را از دست مدهید و آنچه در سبیل الهی بر این مظلوم و شما وارد شده از آن غافل نشوید قدر خود را بدانید و مقامات خود را باسم حق حفظ نمائید چه که مشرکین و منکرین و خائنین بلباس توحید و اقبال و امانت ظاهر شده‌اند و بکمال جد و جهد در اضلال نفوس مشغولند ان ربکم الرحمن یقول الحق و یخبرکم بالفضل و یهدیکم صراطه المستقیم سبل ناس را بگذارید و راههای غافلین را معدوم شمارید و بگوئید انه لا یمشی فی طرقکم و لا یعمل ما عندکم قد ظهر و اظهر صراطه المستقیم و عرف الکل منهجه القویم طوبی لنفس سرعت الی بحر رحمة ربها و لآذان سمعت صریر قلمه الاعلی و لعین رأت آیاته الکبری و للسان نطق بثنآئه الجمیل قل ان ارحموا علی انفسکم و لا تتبعوا الذین کفروا بالله و آیاته و انکروا حجته و برهانه و قاموا علی الاعراض بظلم مبین انه فی السجن الاعظم دعا الملوک و المملوک الی الاسم الاعظم الذی کان مکنونا فی علم الله و مذکورا فی صحف المرسلین ای دوستان ذکر جمیع در کتب الهی بوده و خواهد بود و اگر بعضی از اولیای حق بلوح علیحده فائز نشوند بیقین مبین بدانند که اسمشان و توجهشان و اقبالشان علی مراتبهم از قلم اعلی در کتاب مذکور و مسطور است از حق تأیید بخواهید تا بامری که سبب و علت ذکر پاینده باشد فائز گردید انه یری و یسمع و هو العلیم الخبیر دنیا را شأنی نبوده و نیست عنقریب من علی الارض بقبور راجع شوند فو الذی انطق کل شیء بثنآء نفسه که این دنیا و آنچه در او مشهود است نزد صاحب بصر بیک کلمه ای از کلمات الهی معادله نمینماید چه که او زائل و فانی بوده و خواهد بود و این بدوام اسمآء و صفات دائم و باقی خواهد ماند هیچ عاقلی بملاحظه یوم او یومین نعمت باقیه الهیه را از دست نمیدهد براستی میگویم جان لم یزل و لایزال آهنگ گلشن مکاشفه و لقا داشته و دارد و لکن اوهام و آمال لا تغنی او را از ملکوت قرب منع نموده باید بنار ایقان و نور ایمان حجبات را بسوزانید و قلوب و افئده را منور دارید جهد نمائید تا از کوثر ایقان که از یمین عرش الهی جاری است بنوشید هر نفسی بآن فائز شد او از اهل بقا در صحیفه حمراء مذکور است الحمد لله عنایت حق و الطافش مقبلین را بصراط مستقیم راه نموده و بعطیه کبری و موهبت عظمی فائز فرموده قدر مقام خود را بدانید و در کل احوال آگاه باشید چه که گمراهان در کمین هادیان بوده و خواهند بود ان ربکم الرحمن لهو العلیم الحکیم آیا در ارض طالب صادقی مشاهده شد که از فیض فیاض محروم شود یا قاصدی دیده شد که بصدق تمام مقصد اقصی را اراده نماید و از او ممنوع گردد؟ لا و نفسه الحق و اگر بعضی از موحدین و مقربین و مخلصین بر حسب ظاهر امریرا طلب نمودند و بآن فائز نشدند این نظر بحکمتهای بالغه الهی بوده باید محزون نباشند چه که از برای هر امری میقاتی مقرر و مقدر است اذا جآء الحین یظهر بالحق من لدی الله رب العالمین

افرحوا یا اولیآء الله و اصفیآئه بما یذکرکم قلمی الاعلی فی هذا اللیل الذی فیه ینطق لسان العظمة انه لا اله الا هو المؤید الناصح الفرد العزیز الحمید طوبی لمن فاز بالاستقامة الکبری انه من اهل الفردوس الاعلی فی کتاب الله مالک الاسمآء و فاطر السمآء الذی ظهر بالحق بسلطان مبین ایاکم ان تمنعکم حجبات الاسمآء عن سلطانها و منزلها و مبدعها تمسکوا بحبل عنایة ربکم الرحمن و تشبثوا بذیله المنیر من عمل ما امر به یصلین علیه الملأ الاعلی و اهل الجنة العلیا و الذین سکنوا فی قباب العظمة امرا من الله العزیز الحمید کذلک ذکرکم المظلوم اذ کان فی سجن الغافلین و علمکم ما یقربکم فی کل الاحوال الی الله المقتدر المهیمن العزیز الفرید انا نوصی الکل بالحکمة و البیان فی امر ربهم الرحمن کما وصیناهم من قبل انه لهو الناصح الامین تلک کلمة انزلناها فی الواح شتی ینبغی لکل من آمن بالله فی هذا الظهور ان یتمسک بها و یکون من الراسخین و نهینا الکل عن کل ما لا یحبه الله و امرناهم بما تفرح به افئدة الامم انه لهو المشفق الکریم عاشروا یا احبآئی بالروح و الریحان کل الادیان ایاکم ان تجعلوا کلمة الله علة لاختلافکم او سببا لاظهار البغضآء بینکم قل اتقوا الله یا ملأ الارض و لا تکونوا من الغافلین انه یأمرکم بما تجدون منه عرف الروح لو کنتم من العارفین البهآء علیکم و علی من معکم و یحبکم و یخدمکم و یسمع منکم ما رقم من القلم الاعلی فی هذا الامر المبرم الظاهر المبین

منابع
محتویات