حضرت بیچون از چند و چون مقدّس و مبرّاست دوئی وصف یکی نداند و از عهدهٴ ذکر بر نیاید مگر بتأئیدات او همه مردهاند و او زنده همه فانیند و او باقی جهد نما تا بحبل محکم او تمسّک و بذیل مقدّس او تشبّث کنی قسم بآفتاب بیان که از اعلی افق امکان اشراق نموده هر نفسی الیوم از فیوضات فیّاض حقیقی محروم ماند او از کلّ خیر محرومست کتاب باینفقره شاهد و قلم اعلی گواه اینمظلوم از اوّل ایّام تا حین من غیر ستر و حجاب ناسرا بافق ظهور هدایت نمود سبیلش واضح و امرش مشهود لکن کل غافل و محجوب ناس عبدهٴ اوهامند و تابع ظنون از کوثر ایقان نیاشامیدهاند و از رحیق مختوم قسمت نبردهاند سبحان اللّه بچه دلخوشند و بچه مسرور از قصر بقبر راجعند و از روشنی بتاریکی طوبی از برای نفسیکه از آیات الٓهی متذکر شد و خود را از حوادث این دو یوم فانی مقدّس و منزّه نمود اوست از اهل بها در صحیفهٴ حمراء طوبی للعارفین .