قلم اعلى اين ايّام بلسان پارسی تكلّم ميفرمايد تا طايران هوای عرفان بيان رحمن را بيابند و بآنچه مقصود است فائز گردند كه شايد از شرور نفوس امّاره مخفوظ مانند و امين را از خائن بشناسند و مقبل را از معرض تميز دهند، بعضی از نفوس ضالّهٴ كاذبه ناس را از اوامر الهی منع نمايند و بنواهی دلالت كنند و معذلك خود را بحق نسبت ميدهند إِنَّهُ بَرِيْءٌ مِنْهُمْ يَشْهَدُ بِذلِكَ لِسانُ الْعَظَمَةِ وَعَنْ وَرائِهِ كُلُّ الأَلْواحِ وَعَنْ وَرائِها كُلُّ مَساءٍ وَصَباحٍ، بعضی اموال ناس را حلال دانسته و حكم كتاب را سهل شمرده عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السُّوْءِ وَعَذابُ اللهِ الْمُقْتَدِرِ الْقَدِيْرِ، قسم بآفتاب افق تقديس كه اگر جميع عالم از ذهب و فضّه شود نفسيكه فی الحقيقه بملكوت ايمان ارتقا جسته ابدًا بآن توجّه ننمايد تا چه رسد باخذ آن، در اين مقام بلسان عربی احلى و لغات فصحى از قبل نازل لعمر الله اگر نفسی حلاوت آن بيان را بيابد أبدًا بِغَيْرِ ما أَذِنَ اللهُ عمل ننمايد و بغير دوست ناظر نشود، فنای عالم را بعين بصيرت مشاهده نمايد و قلبش بعالم بقا متّصل گردد، بگو ای مدّعيان محبّت از جمال قدم شرم نمائيد و از زحمات و مشقّاتيكه در سبيل الهی حمل نموده پند گيريد و متنبّه شويد، اگر مقصود اين اقوال سخيفه و اعمال باطله بوده حمل اين زحمات بچه جهت شده، هر سارق و فاسقی باين اعمال و اقوال شما قبل از ظهور عامل بوده، براستی ميگويم ندای احلى را بشنويد و خود را از آلايش نفس و هوى مقدّس داريد، اليوم ساكنين بساط احديّه و مستقرّين سُرُر عزّ صمدانيّه اگر قوت لا يموت نداشته باشند بمال يهود دست دراز نكنند تا چه رسد بغير، حق ظاهر شده كه ناس را بصدق و صفا و ديانت و امانت و تسليم و رضا و رفق و مدارا و حكمت و تقى دعوت نمايد و باثواب اخلاق مرضيّه و اعمال مقدّسه كل را مزيّن فرمايد، بگو بر خود و ناس رحم نمائيد و امر الهی را كه مقدّس از جوهر تقديس است بظنون و اوهام نجسهٴ نالايقه نيالائيد، نَسْئَلُ اللهَ بِأَنْ يُوَفِّقَهُمْ عَلى الرُّجُوْعِ وَيُؤَيِّدَهُمْ عَلى خِدْمَةِ أَمْرِهِ وَذِكْرِ ما نُزِّلَ فِيْ كِتابِهِ وَالْعَمَلِ بِما أَرادَ مَوْلَيهُمُ الْقَدِيْمُ، آنجناب بايد اين لوح را درست ملاحظه نمايند و بآنچه از سماء مشيّت نازل ناس را اخبار دهند تا احبّای حق از و ساوس نفوس جاهله محفوظ مانند و بافق تقديس ناظر گردند، طُوْبى لَكَ وَلِلَّذِيْنَ آمَنُوا بِاللهِ الْفَرْدِ الْخَبِيْرِ.