ستایش پاک یزدان را سزاست که بخودی خود زنده و پاینده بوده هر نابودی...

حضرت بهاءالله
اصلی فارسی

رقم (13) – من آثار حضرت بهاءالله – دریای دانش – صفحه 81 – 83

(13)

بنام یکتا خداوند بیهمتا

ستایش پاک یزدان را سزاست که بخودی خود زنده و پاینده بوده هر نابودی از بود او پدیدار شده و هر هستی از هستی او نمودار گشته

ای رستم انشاء الله بعنایت رحمن مرد میدان باشی تا از این زمزمه ایزدی افسردگان را بر افروزی و مردگان را زنده و پژمردگان را تازه نمائی اگر باین نار که نور است پی بری بگفتار آئی و خود را دارای کردار بینی

ای رستم امروز نمودار کرم ذره را آفتاب کند و پرتو تجلی انوار اسم اعظم قطره را دریا نماید بگو ای دستوران باسم من عزیزید و از من در گریز شما دستوران دیوانید اگر دستوران یزدان بودید با او بودید و او را می شناختید

ای رستم بحر کرم یزدان آشکار و آفتاب بخشش رحمانی نمودار صاحب چشم آنکه دید و صاحب گوش آنکه شنید بگو ای کوران جهان پناه آمده روز بینائی است بینای آگاه آمده هنگام جانبازی است در این روز بخشش کوشش نمائید تا در دفتر نیکو کاران مذکور آئید جز حضرت رحمن بر آمرزش گمراهان و گناهکاران قادر نبوده و نیست کسی که هستی نیافته چگونه هستی بخشد و صاحب خطا چگونه از خطا در گذرد ؟

بگو ای دستوران محبوب عالمیان در زندان شما را بیزدان میخواند از او بپذیرید و بلاهای بی پایان را از برای خلاصی شما قبول نموده از او مگریزید از دشمن دوست نما بگریزید و بدوست یکتا دل بندید

بگو ای مردمان برضای دوست راضی شوید چه که آنچه را او بر گزید اوست پسندیده

بگو ای دستوران کردار احدی امروز مقبول نه مگر نفسی که از مردمان و آنچه نزد ایشان است گذشته و بسمت یزدان توجه نموده امروز روز راستگویان است که از خلق گذشته اند و بحق پیوسته اند و از ظلمت دوری جسته بروشنائی نزدیک شده اند

ای رستم گفتار پروردگار را بشنو و بمردمان برسان

منابع
محتویات