از حضرت نقطه است. قوله الاعلی: "و آنچه سئوال نموده از عالم ديگر از برای خدا عوالم ما لا نهايه بما لا نهايه بوده و هست ولی کلّ در حول اين عالم طائف است که اگر در اين عالم مومن شود در کلّ عوالم در جنّت است و الّا در دون آن."
و از حضرت بهاءالله در لوحی است. قوله الاعلی: "و امّا ما سالت عن العوالم فاعلم بانّ لله عوالم لا نهاية بما لا نهاية لها و ما احاط بها احد الانفسه العليم الحکيم. تفکر فی النوم ... اذا حقّق بانّ العالم الذی انت رأيت فيه ما رأيت يکون عالم آخر الذّی لا له اوّل و لا آخر و انک ان تقول هذا العالم فی نفسک و مطوی فيها بامر من لدن عزيز قدير لحقّ و لو تقول بان الرّوح لما تجرّد من العلائق فی النوم سيّره الله فی العالم الذی يکون مستورا فی سر هذا العالم لحقّ و ان لله عالم بعد عالم و خلق بعد خلق و قدّر فی کلّ عالم ما لا يحصيه احد الا نفسه المحصی العليم."
و در لوح خطاب به عبدالوهاب . قوله الابهی: "و فرق اين عالم وآن عالم مثل فرق عالم جنين و اين عالم است."
و از حضرت عبدالبها در کتاب مفاوضات است . قوله العزيز: "عوالم الهی نامتناهی اگر عوالم الهی باين عالم جسمانی منتهی گردد ايجاد عبث شود بلکه وجود ملعبه صبيان گردد. در اين کون الهی که در نهايت کمال و جمال و عظمت نمودار اين اجسام نورانيّه عالم جسمانی نامتناهی ديگر دقّت بايد نمود که عوالم روحانيّه الهيّه که اصل اساس است چقدر نامتناهی و بی پايان است فاعتبروا يا اولی الابصار."