و نیز از حضرت بهاءالله در لوحی است قوله الاعلی : اَن اتّحدوا فی ایام اللّه بذلک ینتشر امرُه بینَ العباد و تمرّ النّفحات علی البلاد اَن استمعوا ما نُصحتم به من قلم الوحی من لدن عزیزٍ جمیل لا تختلفوا فی امر الله لانّ به تفرح افئدةُ المشرکین اَن اجتمعوا بالرّوح و الرّیحان ثمّ اتلوا آیات الرحمن . بها تفتح علی قلوبکم ابواب العرفان اذاً تجدوا انفسکم علی استقامةٍ و تروا قلوبکم فی فرح مبین .
و در لوحی خطاب به آقا جمال بروجردی است قوله الامنع : احبای الهی در هر جمع و محفلی که جمع شوند باید به قسمی خضوع و خشوع از هر یک در تسبیح وتقدیس الهی ذظاهر شود که ذرّات تراب آن محل شهادت دهند به خلوص آن جمع و جذبه بیانات آن نفس زکیّه ذرّات آن تراب را اخذ نماید نه آنکه تراب به لسان حال ذکر نماید اَنَا افضل منکم چه که در حمل مشقات فلّاحین صابرم و بکلّ ذی روح اعطای فیض فیّاض که در من ودیعة گذارده نموده و مینمایم و مع همۀ این مقامات عالیه و ظهورات لا تحصی که جمیع ما یحتاج وجود از من ظاهر است فخر ننموده و نمینمایم و به کمال خضوع در زیر قدم کلّ ساکنم .
و در لوحی خطاب به محمود از بهائیان سر چاه خراسان است قوله الاعلی : باید اولیاء در هر دیار بحکمت و بیان در محافل و مجالس جمع شوند و آیات الهی را قرائت نمایند چه که آیات مُحدث نار محبت است و مُشعل آن ولکن باید در جمیع احوال به حکمت ناظر باشند و اجماع هم از پنج الی نه کافی است و محل هم باید متعدّد باشد چه اگر در یک محل قرار دهند غافلین آگاه شوند و سبب ضوضاء گردد .
و از حضرت عبدالبهاء در خطابی است قوله العزیز حضرت شهید ابن شهید علیه بهاء الله الابهی در مجمع روحانیان تلاوت فرمایند : هو الابهی ای عاشقان روی حق دوستان را محفلی باید و مجمعی شاید که در آن مجامع و محافل بذکر و فکر حق و تلاوت و ترتیل آیات و آثار جمال مبارک روحی لاحبّائه الفداء مشغول و مألوف گردند و انوار ملکوت ابهی و پرتو افق اعلی بر آن مجامع نوراء بتابد و این محافل مشارق اذکار است که به قلم اعلی تعیین و مقرر گردیده است که باید در جمیع مدن و قراء تأسیس شود و چون تقرر یابد مجامع خصوصی منسوخ شود ولی حال چون مجامع عمومی در بلاد مؤسس نه چه که سبب هیجان اشرار و تعرّض فجّار گردد لهذا محافل خصوصی که عدد نفوس حاضره مطابق عدد اسم اعظم است اگر تأسیس گردد لا بأس فیه و مقصد ازین آن است که درین محافل جمع کثیر حاضر نگردد که بادی جزع و فزغ و شیون جهلاء گردد و این مجامع روحانی در نهایت تنزیه و تقدیس ترتیب یابد تا از محل و ارض و هوایش نفحات قدس استشمام گردد و جمال قدم نظر به حکمت امر فرمودند که در بلاد حال بیش از عدد اسم اعظم احباء در جائی اجتماع ننمایند موافق حکمت است مقصود این است که در شریعت الهیه محل عبادت و مجمع تلاوت عمومی مشرق الاذکار است و بس و او ناسخ جمیع مجامع و محافل عبادتیه ولی محافل معارف و مجامع خیریه و مجالس شوریّه و محاضر نافعة نیز جائز بلکه لازم و واجب ولی حال نظر به حکمت کل از محذور خالی نه لهذا باید حال به مجامع روحانیه کفایت گردد و ثمره اول این مجامع جمیع خدمات را عِلی العجالة باید تکفل نماید و احبای الهی باید بجهت مواد بریّه این مجمع بقدر امکان معاونت نمایند تا انشاء الله مشرق الاذکار در نهایت عظمت و جلال تأسیس شود آنوقت این موقت منسوخ گردد و البهاء علیکم یا احباء الله . ع ع
در خطابی دیگر است قوله العزیز : و اما در محافل منعقده باید بکلی مکالمات خارجه واقع نگردد بلکه مصاحبت محصور در ترتیل آیات و قرائت کلمات و اموری که راجع به امر الله است باشد مثل بیان حجج و براهین و دلیل واضح مبین و آثار محبوب العالمین و نفوسی که در آن محفلاند قبل از دخول باید بنهایت نظافت آراسته و توجه بملکوت ابهی نموده در کمال خضوع و خشوع