و نیز در کتاب اقدس است قوله تعالی : حرّم علیکم حمل آلات الحرب الّا حین الضّرورة .
از حضرت عبدالبهاء در مفاوضات است قوله الجلیل : پس اینکه حضرت مسیح میفرماید که اگر کسی طرف راست تو را بزند طرف چپت را بیاور این مقصد تربیت ناس بود نه مقصد این است که اگر چنانچه گرگی میان گله بیفتد و بخواهد جمع آن گلۀ گوسفند را بدرد آن گرگ را اعانت کنید بلکه اگر حضرت مسیح میدیدند که گرگی داخل گله شده است و جمیع گله را محو خواهد نمود لابد آن گرگ را منع میفرمودند ... الان اگر در عموم ممالک عالم قانون عفو مجری شود در اندک زمانی جهان برهم خورد و بنیان حیات انسانی برافتد مثلاً آتیلای مشهور را اگر حکومت اروپ مقاومت نمیکرد بشر نمیگذاشت بعضی از بشر گرگ خونخوارند اگر ببینند که قصاص در میان نیست از بابت محض سرور و فرح و تسلّی خاطر خود انسان را قتل نمایند ... پس حضرت مسیح را مقصد از عفو و سماح نه این است که اگر ملل سائره بر شما هجوم کنند خانمان شما را بسوزانند اموال را غارت کنند بر اهل و عیال و اولاد تعدّی نمایند و هتک ناموس کنند شما در مقابل آن لشگر ستمکار تسلیم شوید تا هر ظلم و تعدّی مجری دارند بلکه مراد حضرت مسیح معاملۀ خصوصی در میان دو شخص است که اگر شخصی بدیگری تعدّی نماید متعدّی علیه باید عفو نماید اما هیئت اجتماعیّه باید محافظه حقوق بشریّه نماید مثلا اگر کسی بر نفس من تعدّی کند و ظلم و جفا روا دارد و زخم بر جگرگاه زند ابداً تعرّض ننمایم بلکه عفو نمایم ولی اگر کسی بخواهد باین سید منشادی تعدّی کند البته ردع و منع نمایم هر چند در حق ظالم عدم تعرّض بظاهر رحمت است لکن در حق جناب منشادی ظلم است مثلا اگر الآن شخص عربی متوحّش وارد این محل شود و با سیف مسلول بخواهد تورا تعرّض کند و زخم زند و قتل نماید البته منع نمایم و اگر تو را تسلیم او نمایم این ظلم است نه عدل اما به شخص من اگر اذیّت نماید عفوش کنم .