و نیز در سؤال و جواب است : اینکه سؤال از منافع و ربح ذهب و فضّة شده بود چند سنه قبل مخصوص اسم الله زینالمقربین علیه بهاء الله الابهی این بیان از ملکوت رحمن ظاهر قوله تعالی اکثری از ناس محتاج به این فقره مشاهده میشوند چه اگر ربحی در میان نباشد امور معطّل و معوق خواهد ماند نفسی که موفّق شود با هم جنس خود یا هم وطن خود مدارا نماید و یا مراعات کند یعنی بدادن قرض الحسن کمیاب است لذا فضلاً علی العباد ربا را مثل معاملات دیگر که ما بین ناس متداول است قرار فرمودیم یعنی ربح نقود ازین حین که این حکم مبین از سماء مشیّت نازل شد حلال و طیّب و طاهر است تا اهل ارض به کمال روح و ریحان و فرح و انبساط به ذکر محبوب عالمیان مشغول باشند انّه یحکم کیف یشاء و احلّ الرّبا کما حرّمه من قبل فی قبضته ملکوت الامر یفعل و یأمر و هو الآمر العلیم یا زینالمقرّبین اشکر ربّک بهذا الفضل المبین علمای ایران اکثری به صد هزار حیله و خدعه باَکل ربا مشغول بودند ولکن ظاهر آن را به گمان خود به طراز حلیّت آراسته مینمودند یلعبون باوامر اللّه و احکامه و لا یشعرون ... ولکن باید این امر به اعتدال و انصاف واقع شود قلم اعلی در تحدید آن توقّف نموده حکمةً من عنده و وسعةً لعباده و نوصی اولیاء اللّه بالعدل و الانصاف و ما یظهر به رحمة احبائه و شفقتهم بینهم انّه هو النّاصح المشفق الکریم انشاء اللّه کلّ مؤید شوند بر آنچه از لسان حق جاری شده و اگر آنچه ذکر شد عمل نمایند البته حق جلّ جلاله از سماء فضل ضِعف آنرا عطا فرماید انّه لهو الفضّال الغفور الرّحیم الحمد للّه العلیّ العظیم ولکن اجرای این امور به بیت عدل محوّل شده تا به مقتضیات وقت و حکمت عمل نمایند مجدّد کل را وصیت مینمائیم به عدل و انصاف و محبّت و رضا انّهم اهل البهاء و اصحاب السّفینة الحمراء علیهم سلام اللّه مولی الاسماء و فاطر السماء .
و از حضرت عبدالبهاء است قوله العزیز : امّا مقدار ربح در معاملات نقدیّه حضرت اعلی روحی له الفداء تنزیل تجارتی را مشروع فرمودند امّا جمالمبارک بقدر امکان به تخفیف امر فرمودند و اگر نزاع و جدال حاصل گردد حکمش به بیت عدل است اما در خصوص ربح غیر جائز ربح فاحش است .
و در ضمن سؤالات از آن حضرت سؤال از مسئله ربا: واب در قرآن چنین است که فائض مضاعف حرام است و شرح نزول آن این که یهودیان به طریق مضاعف و مضاربه فائض میگرفتند شخص اگر مقدار جزئی قرض میکرد در اندک زمانی بقاعدۀ مضاعف و مضاربه مبلغ کلّی میشد لهذا اوس و خزرج و سائر مسلمانان در زیر دیون عظیمۀ یهودیان بودند مبلغ اصلی را به کرّات گرفته بودند اما ربا جمع شد بدرجۀ رسیده بود که اداء آن ممکن نبود آنچه تحصیل مینمودند به یهود میدادند و خلاصی نداشتند لهذا آیۀ منع ربا نازل شد حال میتوان گفت که برای مضاعف و مضاربه ممنوع است و مورد چنین اقتضاء میکرد فی الحقیقه تنزیل تجارتی بسیار سبب رواج کار است و منع آن سبب وقوع عالم انسانی در تعب و ثروتشان در تنزّل است اگر تنزیل تجارتی مجری شود عالم انسانی از بعضی مخاطرات نجات یابد .