خشیة اللّه ، تقوی ، عصمت ، عفت

لوح رقم (110) امر و خلق – جلد 3

١١٠ - خشیة اللّه ، تقوی ، عصمت ، عفت

از حضرت بهاءاللّه در کلمات مکنونه است قوله جلّ و عزّ : اصل الحکمة هی الخشیة عن اللّه عزّ ذکره و المخافة من سطوته و سیاطه و الوجل من مظاهر عدله و قضائه .

و قوله الاحلی : یا اهل بهاء به تقوی تمسّک نمائید هذا ما حکم به المظلوم و اختاره المختار .

و قوله الاعلی : عنقریب صرّافان وجود در پیشگاه حضور معبود جز تقوای خالص نپذیرد و غیر از عمل پاک قبول ننمایند .

و قوله الاسنی : از افق لوح الهی نیز این بیان لائح و مشرق باید کلّ بآن ناظر باشند ای اهل عالم شما را وصیّت مینمایم بآنچه سبب ارتفاع مقامات شما است به تقوی اللّه تمسّک نمائید و به ذیل معروف تشبّث کنید .

و قوله الاظهر الاجلی : طوبی لمن نبذَ الهوی متمسّکاًبالتّقوی الّذی جعله اللهُ دِرعاً لهیکل امره العزیز البدیع .

و قوله الابهی : آنچه سبب اول است از برای تربیت خلق خشیة اللّه بوده طوبی للفائزین کلمۀ اولی که در ورق اول از فردوس اعلی از قلم ابهی مذکور و مسطور این است به راستی میگویم حفظ مبین و حصن متین از برای عموم اهل عالم خشیة اللّه بوده او است سبب اکبر از برای حفظ بشر و علّت کبری از برای صیانت وری بلی در وجود آیتی موجود و آن انسان را از آنچه شایسته و لایق نیست منع مینماید و حراست میفرماید و نام آن را حیا گذارده‌اند ولکن این فقره محدود است بمعدودی کلّ دارای این مقام نبوده و نیستند .

و در لوحی است قوله الحق : انّا نأمر عباد اللّه و امائه بالعصمة و التّقوی لیقومنّ من رقد الهوی و یتوجهنّ الی اللّه فاطر الارض و السّماء .

و قوله الاعزّ : اَنْ یا امائی قد خُلقتنّ للعصمة تمسّکنَ بها بامری المتعالی علی الاشیاء و انا الغفور الآمر الکریم لیظهرَمنکنّ تقدیس امری بین عبادی هذا ینبغی لکنّ فی ایّام اللّه العزیز الحمید

و قوله الامنع : طراز اعظم از برای اماء عصمت و عفّت بوده و هست نور عصمت آفاق عوالم معانی را روشن نماید و عَرفش به فردوس اعلی رسد .

و قوله الارفع : انّا وصّینا اولیاءَنا بتقوی اللّه الّذی کان مطلع الاعمال و الاخلاق انّه قائدُ جنودِ العدلِ فی مدینة البهاء طوبی لِمَن دخلَ فی ظلِّ رایته النّوراء و تمسّکَ به انّه من اصحاب السّفینة الحمراء الّتی نزل ذکرها فی قیّوم الاسماء .

در کلمات مکنونه است قوله عزّ و علا : ای بندۀ من ملک بیزو‌ال را به انزالی از دست مده و شاهنشهی فردوس را به شهوتی از دست مده این است کوثر حیوان که از معین قلم رحمن جاری گشته طوبی للشّاربین

و قوله الاعلی : بهترین جامۀ عالم از برای اماء الله عصمت است .

و قوله الاعلی : سبحان من نطق بهذه الکلمة العلیاء رأس الحکمة مخافة اللّه چه مخافة اللّه و خشیّة اللّه انسان را منع مینماید از آنچه سبب ذلّت و پستی مقام انسان است و تأئید مینماید او را بر آنچه سبب علوّ و سموّ است انسان عاقل از اعمال شنیعه اجتناب مینماید چه که مجازات را از پی مشاهده میکند خیمۀ نطم عالم به دو ستون قائم و برپا مکافات و مجازات چندی قبل این آیۀ مبارکه از مشرق فم الهی اشراق نمودللعدل جندٌ وهی مجازاتُ الاعمال و مکافاتُها و بهمَا ارْتفعَ خباءُ النظم فی العالم و اخذ کلّ طاغٍ زمام نفسه من خشیة الجزاء کذلک نطق مالک الاسماء انّه لهو النّاطق العلیم .

و قوله الارفع : بگو ای دوستان جهد نمائید شاید مصیباتی که فی سبیل اللّه بر مظلوم و شما وارد شده بین ناس ضایع نشود بذیل عفّت تمسّک نمائید و همچنین به حبل امانت و دیانت صلاح عالم را ملاحظه نمائید نه هوای نفس را یا حزب المظلوم شمائید رعاة عالم اغنام را از ذئب نفس و هوی مقدّس دارید و به طراز تقوی اللّه مزیّن نمائید .

و در لوح خطاب به شیخ نجفی اصفهانی است قوله الاعلی : در وصف اهل بهاء از قلم اعلی این کلمات نازل انّهم رجالٌ لو یمرّونَ علی مدائنِ الذّهب لا یلتفتون اِلیها و لو یمرّونَ علی ملکوت الجمال لا یتوجّهون الیه .

و در لوح خطاب به امپراطور روس است قوله الاعزّ : هل تفرح بما عندک من الزّخارف بعد اِذْ تعلمُ انّها ستفنی او تغرّ بما تحکم علی شبرٍ من الارض بعد اذ کلّها لم تکن عند اهل البهاء الّا کسواد عین نملة میتة دَعْها لاهلها ثمّ اَقبلْ الی مقصود العالمین .

و قوله الاحلی : وصّ العباد بتقوی اللّه تاللّهِ هو القائد الاوّل فی عساکِر ربّک و جنوده الاخلاق المرضیّة و الاعمال الطیّبة و بها فتحت فی الاعصار و القرون مدائن الافئدة و القلوب و نصبت رایات النّصر و الظّفر علی اعلی الاعلام .

قوله الحکیم : جنود منصوره درین ظهور اعمال و اخلاق پسندیده است و قائد و سردار این جنود تقوی اللّه بوده او است دارای کل و حاکم بر کل .

و از حضرت عبدالبهاء است قوله العزیز : ای بندۀ الهی آنچه به فرزند هوشمند مرقوم نموده بودید ملاحضه گردید لهذا جواب مرقوم میشود اهل بهاء باید مظاهر عصمت کبری و عفّت عظمی باشند در نصوص الهیّه مرقوم و مضمون آیه بفارسی چنین است که اگر ربّات حجال بابدع جمال بر ایشان بگذرند ابداً نظرشان بآن سمت نیفتد مقصد این است که تنزیه و تقدیس از اعظم خصائص اهل بهاء است ورقات موقنۀ مطمئنّه باید در کمال تنزیه و تقدیس و عفّت و عصمت و ستر و حجاب و حیا مشهور آفاق گردند تا کلّ بر پاکی و طهارت و کمالات عفّتیۀ ایشان شهادت دهند زیرا ذرۀ از عصمت اعظم از صد هزار سال عبادت و دریای معرفت است والبهاء علیک من عبدالبهاء . ع ع