صلوة منصوصهٴ منسوخه

حضرت بهاءالله, حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

لوح رقم (42) امر و خلق – جلد 4

٤٢ - صلوة منصوصهٴ منسوخه

و در لوحی است قوله الاعلی : " یا احمد علیک بهائی ذکر صوم و صلوة مجدّد میشود تا معلوم و واضح گردد . صوم بیان لدی الرّحمن بطراز قبول فائز و در کتاب اقدس حکمش نازل امّا الصّلوة انّها نَزَلَتْ من قلمی الاعلی علی شان تشتعل به الصّدور و تنجذب به الأفئدة و العقول ولکن تا حین احدی بآن فائز نشده مگر بعضی از طائفین انّ ربک امر الکلّ بالحکمة انّه هو العلیم الحکیم و حکم صوم قبل مخصوص عباد این ارض بوده چه که ترک آن سبب ضوضاء شد امروز آنچه مطابق حکمت است باید بآن تمسّک نمود آنجناب بطراز فضل مزیّن اندلیس لک ان تصوم و لک ان تقوم علی خدمة الامر بالرّوح و الرّیحان و الحکمة الّتی انزلناها فی الزّبر و الالواح انّ ربّک یفعل ما یشاء و یحکم ما یرید انّه هو المقتدر القدیر ثمّ اذکر ما نطق به النّقطه قوله : انّه لو یحکم علی الارض حکم السّماء و علی السّماء حکم الارض لیس لأحدٍ أن یقول لم و بم و من قال انّه کفر باللّه ربّ العالمین "

و در اثری بامضاء خادم فی ٢٩ ذی ٩٧ است : " حکم صلوة چند سنه میشود از سماء مشیّت نازل ولکن هنوز بجائی ارسال نشده که مبادا سبب ابتلای نفوس مقدّسه گردد"

و در لوحی است قوله الاعلی : " اینکه درباره صلوة ذکر نمودند صلوتی که حکمش در کتاب اقدس نازل شده آن صلوة مع آثار زیادی از سجن بمقرّ دیگر ارسال گشته و صلوة جدید که بعد نازل ، کبیر آن معلق است باوقاتی که انسان در نفس خود حالتی مشاهده نماید فی الحقیقه بشأنی نازل لو تلقی علی الصّخره لتتحرّک و تنطق و علی الجبل لیمّر و یجری طوبی لمن قرء و کان من العاملین و هر یک قرائت شود کافی است.

و در رساله سؤال و جواب است : " سؤال در کتاب اقدس صلوة نُه رکعت نازل که در زوال و بکور و اصیل معمول رود و این لوح صلوة مخالف آن بنظر میآید جواب ، آنچه در کتاب اقدس نازل صلوة دیگر است ولکن نظر بحکمت در سنین قبل بعضی احکام کتاب اقدس که از جمله آن صلوة است در ورقهٴ اخری مرقوم و آن ورقه مع آثار مبارکه بجهت حفظ و ابقای آن بجهتی از جهات ارسال شده بود و بعد این صلوة ثلاث نازل"

از حضرت عبدالبهاء در خطابی است قوله العزیز : " هو اللّه ای ثابت بر پیمان در خصوص صلوة تسع رکعات سؤال فرموده‌اید آن صلوة با کتبی از آثار در دست ناقضان گرفتار تا کی حضرت پروردگار آن یوسف رحمانی را از چاه تاریک و تار بدر آرد انّ فی هذا لحزن عظیم لعبدالبهاء منحصر بآن نه جمیع امانات این عبد را مرکز نقض سرقت نموده و جمیع احبّا در ارض اقدس مطّلع بر آن تاللّه عبدالبهاء یبکی دماً من هذه المصیبة العظمی و یتأجّج فی قلبه نار الجوی بین الضّلوع و الاحشاء و انّ فی هذه لحکمة بالغة فسوف یظهرها اللّه للاحبّاء امّا صلوة‌های دیگر نیز ناسخ است هر یک معمول گردد مقبول شود و صلوة قبل از آفتاب جائز "

منابع
محتویات