یا اهل زیرک لحاظ عنایت مالک اسما از جبل عکا بشما توجه نموده و شما را ذکر مینماید

یا اوراق سدرتی علیکن بهاء الله رب العالمین یا اثمار شجر عنایتی علیکن نور الله

الحمد لله الذی ارسل الرسل و انزل الکتاب انه لا اله الا هو العزیز الوهاب قد

الحمد لله الذی انزل الکتاب و هدی الکل به الی سوآء الصراط و جعل الکعبه مطاف

الحمد لله الذی بدل الغضب و القهر بالرحمه و النصر و قدر لکل قطره من دماء

الحمد لله الذی تقدس عن الاسماء و تنزه عما ذکر فی الانشاء الذی اذا نطق نطقت

الحمد لله الذی زین العالم بظهور اسمه الاعظم الذی کان مطلع انوار القدم بین

الحمد لله الذی شهد لذاته بذاته قبل خلق سمائه و ارضه انه لا اله الا هو لم یزل

ان یا حبیب اسمع ما ینادیک الله فی هذه الشجره التی ارتفعت بالحق و تغن بانه انا

ای قاصد بیان مقصود را بلسان پارسی بشنو تا از بدایع الطاف رحمانیه بفیوضات

ایام ایام الهی و افق ظهور نورانی قلم اعلی در حرکت و کوثر بیان جاری آیات الله

ت ر ذکر رحمه ربک من فی العالمین جمیعا و یلبس کل الوجود قمیص الفضل لیکون

تلک کتاب عز کریم نزل من جبروت الفضل علی انه لا اله الا انا الرحمن الرحیم و یلهم

حمد حضرت باری جلت عظمته را لایق و سزاست که بارسال رسل سبل را واضح فرمود و

حمد ساحت امنع اقدس حضرت مقصودی را لایق و سزاست که از اقبال مقبلین و اعراض

حمد مالک قدم را لایق و سزاست که از انوار اسم اعظم عالم را منور فرمود حجتش

حمد مقدس از ذکر و بیان ساحت امنع اقدس حضرت محبوبی را لایق و سزاست که بجنود

حمد مقصود عالم را لایق و سزا که در جمیع احوال عنایتش شامل حال اولیا بوده و

حمد و ثنا ذکر و بهاء آفتاب حقیقت را لایق و سزاست که بانوار نیر برهان اهل

ذکری عبدی لینقطع عن سوآئی و یتقرب الی الله المهیمن القیوم قل یا احباء الله

سبحانک یا الهی تعلم بانی ما اردت فی امرک نفسی بل نفسک و لا اظهار شانی بل اظهار

شهد الله انه لا اله الا هو لم یزل کان منقذ عباده و هادی ارقا

عرض این بنده در خدمت حضرت وزیر اعظم و سفیر افخم اکرم دام اقباله آنکه امور این بنده به قسمتی واقع

لله درک یا مهدی قد حضر کتابک لدی المظلوم و اعترف بعنایه الله و فضله واحدا
