در اينکه دار مسکونه و البسه مخصوصه متوفّی مخصوص فرزند ارشد ذکور است

حضرت بهاءالله, حضرت عبدالبهاء, حضرت ولی امر الله
نسخه اصل فارسی

کتاب گنجينه حدود و احکام باب دهم –فصل نهم- صفحه 125

فصل نهم

دار مسکونه و البسه مخصوصه متوفّی مخصوص فرزند ارشد ذکور است.

قوله تعالی در کتاب مستطاب اقدس: "و جعلنا الدّار المسکونة و الألبسة المخصوصة للذّرّيّة من الذکران دون الأناث و الورّاث انّه لهو المعطی الفيّاض." (بند ۲۵)

حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوح بشير الهی شيراز ميفرمايند قوله جلّ ثنائه: "دار مسکونه و البسه مخصوصه تعلّق بولد بکر دارد يعنی ارشد اولاد متوفّی نه بعموم اولاد ذکور."

و در لوح ديگر نازل قوله جلّ ثنائه: "و اما ما سئلت عن الدّار المسکونة فهی للولد البکر خاصّة مع توابعها من اصطبل او مضيف او خلوة و امّا الدّيار السّائرة الغير المسکونة مقسومة بين رجال و نساء من الورثه."

و در لوح ديگر نيز که بعنوان بشير الهی نازل ميفرمايند قوله جلّ ثنائه: "و امّا در آيه مبارکه از ذکر ذکور دون اناث مقصود ولد بکر است زيرا ولد بکر در جميع شرايع الهيّه اختصاص داشته. بکتب تورات و انجيل و همچنين احاديث مرويّه سابقه مراجعت نمائيد ...."

"و مراد از ولد بکر بزرگترين اولاد ذکور موجود است. و مقصود از اختصاص دار مسکونه باو اين است که اقلّا خانه متوفّی باقی و بر قرار ماند تا عائله چون در آنخانه باشند و يا وارد گردند بياد او افتند و طلب عفو و غفران نمايند .... اين احکام در وقتی است که کسی وفات کند و وصيّتی ننمايد. پس متوفّی مختار است دار مسکونه را بهر کس بخواهد می‌بخشد و همچنين مشترک بين ورثه نيز ميتواند نمود ...."

و در لوح حاجی محمّد اسمعيل بن حاجی محمّد ابراهيم قزوينی ملقّب بخليل از قلم مرکز ميثاق جلّ ثنائه نازل قوله جلّ ثنائه: "مقصود از ولد بکر ارشد اولاد ذکور باقی است شمول بارشد اناث ندارد ولو اکبر اولاد اناث باشد. و اينکه در اولاد ذکور دون اناث ميفرمايد مراد آنست که شايد شخصی ده اولاد ذکور دارد اگر اکبر فوت شود ثانی جای او قائم است. اگر ثانی فوت شود ثالث جای او قائم است و اگر ثالث فوت شود رابع جای او قائم است. لهذا در آيه مبارکه بلفظ جمع بيان شده."

و در لوح سروستان جناب حاجی محمّد علی ميفرمايند قوله جلّ ثنائه: "بيت مسکون در هر صورت مال بکر است خواه از ميّت چيز ديگر باقی ماند يا نماند ولد بکر از ساير اموال نيز سهم خويش ميبرد. هذا ما فرضه اللّه ولی خود مورث قبل از وفات مختار است در تصرّف اموال که بهر قسم بخواهد مجری دارد. و همچنين ولد بکر بايد خود ملاحظه ورّاث ديگر را للّه بنمايد و انصاف دهد. و فی الحقيقه هر انسانی بنصّ قاطع الهی بايد وصيّت نامه بنگارد تا بموجب آن بعد از او مجری شود هذا هو الحقّ المبين. و اگر لا سمح اللّه اطاعت امر نکرد يعنی وصيّت ننمايد بايد چنين مجری داشت. ع‌ع "

و در رساله سؤال و جواب نازل قوله تعالی: "سؤال - از بيت مسکون که مخصوص اولاد ذکور است جواب - اگر بيت مسکون متعدّد باشد اعلی و اشرف آن بيوت مقصود است و ما بقی مثل ساير اموالست که بايد بين کلّ قسمت شود و هر يک از طبقات ورّاث که خارج از دين الهی است حکمش حکم معدوم است و ارث نميبرد.

"سؤال - در احکام الهيّه در باب ارث دار مسکونه و البسه مخصوصه را از برای ذکران ذرّيّه مقرّر فرموده‌اند، بيان شود که اين حکم در مال اب است و يا در مال امّ هم همين حکم جاريست؟ جواب - البسه مستعمله امّ مابين بنات بالسّويه قسمت شود و ساير اشياء از ملک و حلّی و البسه غير مستعمله کلّ از آن قسمت ميبرند بقسميکه در کتاب اقدس نازل شده و در صورت عدم وجود بنت جميع مال کما نزّل فی الرّجال بايد قسمت شود."

"سؤال - در باب البسه و حلّی که شخص از برای ضلع ميگيرد هر گاه متوفّی شود مابين ورّاث قسمت ميشود يا مخصوص است بضلع؟ جواب - غير از البسه مستعمله هر چه باشد از حلّی و غيره راجع بزوجست مگر آنچه باثبات معلوم شود بزوجه بخشيده شده."

"سؤال - دار مسکونه و البسه مخصوص ذرّيّه ذکور است دون الأناث و الورّاث، هر گاه ذرّيّه ذکور نباشند تکليف چيست؟ جواب - قوله تعالی من مات و لم يکن له ذرّيّة ترجع حقوقهم الی بيت العدل. نظر باين آيه مبارکه دار مسکونه و البسه مخصوصه به بيت العدل راجع است."

"سؤال - مجدّد سؤال شده دار مسکونه و البسه مخصوصه در صورت عدم وجود ذکران از ذرّيّه راجع به بيت العدل است يا مثل ساير اموال تقسيم ميشود؟ جواب - دو ثلث خانه و البسه مخصوصه باناث از ذرّيّه راجع و ثلث الی بيت العدل الّذی جعله اللّه مخزن الأمّة."

حضرت وليّ ‏امراللّه ارواحنا فداه در لوح مبارک مورّخ سوّم شهر المشيّة ٩٩ مطابق ٢٩ سنه ١٩۴٢ که در جواب عرايض محفل مقدّس روحانی ملّی بهائيان ايران شيد اللّه ارکانه نازل گرديده ميفرمايند قوله الاحلی: "١ - خانه مسکونی و البسه مخصوصه و اثاث البيت که از طريق ارث بورثه انتقال پيدا ميکند از تأديه حقوق معافند. ٢ - در ارشديّت پسر ميزان سنّ است لاغير. ٣ - اگر پسر ارشد مؤمن نباشد پسر دوّم که مؤمن است ولد ارشد محسوب ميشود."

منابع
محتویات