در کتاب مستطاب اقدس ميفرمايند قوله تعالی: "قد کتب اللّه علی کلّ مدينة ان يجعلوا فيها بيت العدل و يجتمع فيها النّفوس علی عدد البهآء و ان ازداد لأ باس و يرون کانّهم يدخلون محضر اللّه العليّ الأعلی و يرون من لا يری و ينبغی لهم ان يکونوا امنآء الرّحمن بين الأمکان و وکلاء اللّه لمن علی الأرض کلّها و يشاوروا فی مصالح العباد لوجه اللّه کما يشاورون فی امورهم و يختاروا ما هو المختار کذلک حکم ربّکم العزيز الغفّار." (بند ۳۰)
و در لوح بيت العدل از قلم اعلی نازل قوله تعالی: "جمال قدم مخاطبا للأمم ميفرمايند در هر مدينه از مدائن ارض باسم عدل بيتی بنا کنند و در آن بيت علی عدد الاسم الاعظم از نفوس زکيّه مطمئنّه جمع شوند و بايد اين نفوس حين حضور چنان ملاحظه کنند که بين يدی اللّه حاضر ميشوند چه که اين حکم محکم از قلم قدم جاری شده لحاظ اللّه بآن مجمع متوجّه. و بعد از ورود بايد وکالة من انفس العباد در امور و مصالح کلّ تکلّم نمايند مثلا تبليغ امرالله اوّلا چه که اين امر اهمّ امور است تا کلّ کنفس واحده در سرادق احديّه وارد شوند و جميع من علی الأرض هيکل واحد مشاهده شوند. و همچنين در آداب نفوس و حفظ ناموس و تعمير بلاد و السّياسة الّتی جعلها اللّه اسّا للبلاد و حرزا للعباد ملاحظه کنند و تبليغ امرالله نظر بحال اوقات و اعصار ملاحظه شود که چگونه مصلحت است و همچنين ساير امورات را مجری دارند ولکن ملتفت بوده که مخالف آنچه در آيات الهی در اين ظهور عزّ صمدانی نازل شده نشود چه که حقّ جلّ جلاله آنچه مقرّر فرموده همان مصلحت عباد است انّه ارحم بکم منکم انّه لهو العليم الخبير. و اگر نفوس مذکوره بشرايط مقرّره عامل شوند البتّه بعنايات خفيّه مؤيّد ميشوند اين امريست که خيرش بکلّ راجع ميشود و بسياری از اموراتست که اگر اعتنا نشود ضايع و باطل خواهد شد. چه بسيار از اطفال که در ارض بی اب و امّ مشاهده ميشوند اگر توجّهی در تعليم و اکتساب ايشان نشود بی ثمر خواهند ماند و نفس بی ثمر موتش ارجح از حيات بوده. و همچنين در اغنيا و اعزّه که بعلّت ضعف و پيری و يا امراض بفقر مبتلا شدهاند بايد در کلّ اين امور و امورات ديگر که متعلّق بارض است اين نفوس للّه تفکّر و تدبّر نمايند و آنچه صوابست اجرا دارند. اگر عباد بطرف فؤاد ناظر شوند يقين ميدانند که آنچه از مصدر امر نازل شده خير محض است از برای من علی الأرض کلّ بايد بمثابه جناح باشند از برای يکديگر. فخر انسان در حکمت و عقل و اخلاق حسنه بوده نه در جمع زخارف و کبر و غرور."
در الواح مبارکه متعدّده مانند لوح دنيا و لوح اشراقات (اشراق هشتم) و لوح مبارک بشارات (بشارت سيزدهم) و ساير مواضع راجع به بيت عدل و لزوم تشکيل آن و وظايف بيت عدل آيات بسيار از ملکوت اقتدار نازل و برای اطّلاع بر آنجمله مراجعه باصل الواح مبارکه احسن و اولی است زيرا درج آن در اين رساله از حوصله مقام بيرونست.
از کلک اطهر مرکز عهد الهی جلّ ثنائه نيز الواح مبارکه متعدّده در خصوص بيت العدل نازل شده که در دسترس عموم احبّاء است و در اين مقام بدرج قسمتی از بيانات مبارکه که در الواح وصايا نازل شده اکتفا ميشود قوله جلّ ثنائه: "امّا بيت عدل الّذی جعله اللّه مصدر کلّ خير و مصونا من کلّ خطاء بايد بانتخاب عمومی يعنی نفوس مؤمنه تشکيل شود و اعضاء بايد مظاهر تقوای الهی و مطالع علم و دانائی و ثابت بر دين الهی و خيرخواه جميع نوع انسان باشند. و مقصد بيت عدل عمومی است يعنی در جميع بلاد بيت عدل خصوصی تشکيل شود و آن بيوت عدل بيت عدل عمومی انتخاب نمايد. اين مجمع مرجع کلّ امور است و مؤسّس قوانين و احکاميکه در نصوص الهی موجود نه و جميع مسائل مشکله در اين مجلس حلّ گردد و وليّ امراللّه رئيس مقدّس اين مجلس و عضو اعظم ممتاز لا ينعزل و اگر در اجتماعات بالذّات حاضر نشود نايب و وکيلی تعيين فرمايد .... اين بيت عدل مصدر تشريعست و حکومت قوّه تنفيذ. تشريع بايد مؤيّد تنفيذ گردد و تنفيذ بايد ظهير و معين تشريع شود....... مرجع کلّ کتاب اقدس و هر مسئله غير منصوصه راجع به بيت عدل عمومی، بيت عدل آنچه بالاتّفاق و يا باکثريّت آراء تحقّق يابد همان حقّ و مراد اللّه است من تجاوز عنه فهو ممّن احبّ الشّقاق و اظهر النّفاق و اعرض عن ربّ الميثاق ......... و آن اعضا در محلّی اجتماع کنند و در آنچه اختلاف واقع يا مسائل مبهمه و يا مسائل غير منصوصه مذاکره نمايند و هر چه تقرّر يابد همان مانند نصّ است و چون بيت عدل واضع قوانين غير منصوصه از معاملات است ناسخ آن مسائل نيز تواند بود. يعنی بيت عدل اليوم در مسئلهای قانونی نهد و معمول گردد ولی بعد از صد سال حال عمومی تغيير کلّی حاصل نمايد، اختلاف ازمان حصول يابد. بيت عدل ثانی تواند آنمسئله قانونيّه را تبديل بحسب اقتضای زمان نمايد زيرا نصّ صريح الهی نيست، واضع بيت عدل ناسخ نيز بيت عدل."
الواح ديگر نيز موجود که در آن وظايف امنای بيت عدل مشروحا از قلم مبارک نازل گرديده مراجعه فرمايند. و مناسب چنان بنظر آمد که در ضمن موادّی چند اصول مطالب نازله در الواح مبارکه مذکور را بنحو خلاصه اشاره نمايد بقرار ذيل: ١- تشکيل بيت العدل در هر شهر و ديار لازم است. ٢- عدّه اعضای بيت العدل ٩ نفر و زياده نيز ممکن است. ٣- بيت عدل بر دو قسم است، خصوصی و عمومی. ۴- بيوت عدل خصوصی بيت عدل عمومی را انتخاب ميکنند. ۵- رئيس بيت العدل عمومی حضرت وليّ امراللّه جلّ سلطانه است که عضو ممتاز لاينعزل است. ۶- بايد حضرت ولیامرالله يا نايب و وکيلی از طرف حضرتش در جلسات بيت عدل عمومی حاضر باشند. ٧- بيت عدل مصدر تشريع احکام و فروع غير منصوصه و حکومت قوّه تنفيذ است. ٨- آنچه از فروع و احکام غير منصوصه را که بيت العدل تشريع فرمايد ناسخ نيز تواند بود. ٩- متجاوزين از اوامر و قوانين بيت عدل عمومی مظهر نفاق و در جرگه معرضين از درگاه الهی محسوبند.