در لزوم مشورت در امور

حضرت بهاءالله, حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

کتاب گنجينه حدود و احکام باب بيست و هشتم – صفحه 225

باب بيست و هشتم

در لزوم مشورت در امور

جمالقدم جلّ جلاله در يکی از الواح جمال بروجردی ميفرمايند قوله تعالی: "آسمان حکمت الهی بدو نيّر روشن و منير است مشورت و شفقت. در جميع امور بمشورت متمسّک شويد چه که اوست سراج هدايت، راه نمايد و آگاهی عطا کند کذلک يخبرکم الخبير انّه لهو العليم الحکيم."

و در رساله سؤال و جواب راجع بمشورت نازل شده قوله تعالی: "اگر در نفوس مجتمعه اولی اختلاف حاصل نفوس جديده ضمّ نمائيد بعد بحکم قرعه بعدد اسم اعظم يا اقلّ يا اکثر از آن انتخاب نمائيد و مجدّد مشورت ما ظهر منه هو المطاع و اگر هم اختلاف شد زيّن الأثنين بالثّلث و خذ الأقوی انّه يهدی من يشاء الی سوآء الصّراط."

حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوح گلستانه مصر ميفرمايند قوله العزيز: "در خصوص مشورت مأمور بها سؤال نموده بوديد از مشورت مقصود آنست که آراء نفوس متعدّده البتّه بهتر از رأی واحد است نظير قوّت نفوس کثيره البتّه اعظم از قوّت شخص واحد است. لهذا شور مقبول درگاه کبريا و مأمور به و آن از امور عاديه شخصيّه گرفته تا امور کلّيّه عموميّه. مثلا شخصی را کاری در پيش البتّه اگر با بعضی اخوان مشورت کنند البتّه تحرّی و کشف آنچه موافق است گردد و حقيقت حال واضح و آشکار شود. و همچنين ما فوق آن اگر اهل قريه بجهت امور خويش با يکديگر مشورت نمايند البتّه طريق صواب نمودار شود. و همچنين هر صنف از اصناف مثلا اهل صنعت در امور خويش با يکديگر مشورت نمايند و تجّار در مسائل تجاريّه مشورت کنند. خلاصه شور مقبول و محبوب در هر خصوص و امور."

و در لوح ديگر نازل: "امور را جزئی و کلّی بمشورت قرار دهيد برأی خويش بدون مشاوره امر مهمّی مباشرت ننمائيد. در فکر يکديگر باشيد، تمشيت امور يکديگر دهيد، غصّه يکديگر خوريد، افراد ملّت را محتاج مگذاريد، معاونت همديگر کنيد تا کلّ متّفقا متّحدا حکم يک هيکل پيدا کنيد."

و در لوح احبّای کاشان ميفرمايند: "ای احبّای الهی در امور مشورت نمائيد و از يکديگر رأی طلبيد آنچه که از شور در آيد مجری داريد خواه موافق فکر و رأی شما باشد خواه نباشد. زيرا معنی شور اين است که آنچه را اهل شور موافق بينند مجری دارند و حکمت را در جميع موارد ملاحظه داشته باشند زيرا حکمت از نصوص صريحه کتابست و عليکم التّحيّة و الثّناء. ع‌ع" و در لوح ديگر نازل قوله العزيز: "در امور کلّی و جزئی انسان بايد مشورت نمايد تا بآنچه موافق است اطّلاع يابد. شور سبب تبصّر در امور است و تعمّق در مسائل مجهول. انوار حقيقت از رخ اهل شور طالع گردد و معين حيات در چمنستان حقيقت انسان جاری گردد، انوار عزّت قديمه بتابد و سدره وجود باثمار بديعه مزّين شود. ولی بايد اعضای مشورت در نهايت محبّت و الفت و صداقت با يکديگر باشند. اصول شور از اعظم اساس الهی و بايد افراد ملّت در امور عاديه نيز شور نمايند."

و نيز در لوح احبّای اسدآباد همدان نازل قوله تعالی: "قضيّه مشورت در امور بسيار مهمّ و از اعظم وسائط راحت و سعادت نفوس. مثلا نفسی چون در امر خويش حيران باشد و يا آنکه کاری و کسبی خواهد بايد احبّای الهی محفلی بيارايند و تدبيری در امر او بنمايند و او نيز بايد مجری دارد. و همچنين در امور عموميّه چون مشکلی حاصل گردد و عسرتی روی دهد بايد عقلا مجتمع گشته مشورت نمايند و تدبيری کنند بعد توکّل بحقّ کنند و تسليم تقدير شوند تا هر نوع جلوه‌گر گردد و پيش آيد و شبهه‌ای نيست که عون و عنايت حقّ دستگيری کند. مشورت از اوامر قطعيّه ربّ بريّه است."

جمال قدم جلّ جلاله در لوح افنان نورالدّين مورّخ ۴ ربيع‏الاوّل سنه ١٣٠١ هجری ميفرمايند قوله تعالی: "مکرّر اين کلمه عليا از لسان مبارک شنيده شده فرمودند الهام ميفرمايند در قلوب نفوسيکه لوجه اللّه در محلّ شوری جمع شوند و در مصالح عباد تکلّم نمايند انّه وليّ المحسنين."

الواح الهيّه در اين خصوص بسيار و در آنچه ذکر شد کفايت است. طوبی للعاملين

منابع
محتویات