در کتاب مستطاب اقدس ميفرمايند قوله تعالی: "انّ اللّه احبّ الوصل و الوفاق و ابغض الفصل و الطّلاق عاشروا يا قوم بالرّوح و الرّيحان لعمری سيفنی من فی الأمکان و ما يبقی هو العمل الطّيب و کان اللّه علی ما اقول شهيدا." (بند ۷۰)
و در رساله سؤال و جواب نازل قوله تعالی: "چون حقّ جلّ جلاله طلاق را دوست نداشته در اين باب کلمهای نازل نشده."
و نيز در يکی از الواح جمال در جواب سؤالات ملّا علی بجستانی ميفرمايند قوله تعالی: "از طلاق سؤال نموده چون حقّ جلّ جلاله طلاق را دوست نداشته در اين باب کلمهای نازل نشده."
حضرت وليّ امراللّه جلّ سلطانه در لوح مبارک مورّخ ١۴ شهر الرّحمة ٩۵ که باعزاز محفل روحانی ملّی بهائيان ايران شيّد الله ارکانه نازل شده ميفرمايند قوله عزّ بيانه: "امر طلاق بسيار مذموم و قبيح و مخالف رضای الهی است آنچه از قلم حضرت عبدالبهاء در اينخصوص نازل بين عموم ياران انتشار دهند و کلّ را بيش از پيش متذکّردارند. اجرای حکم طلاق مشروط بتصويب و اجازه امنای محفل روحانی است. بايد در اينقضايا اعضای محفل مستقلا بکمال دقّت تمعّن و تجسّس و تفحّص نمايند و اگر چنانچه عذر شرعی موجود و اتّحاد و ايتلاف بهيچوجه من الوجوه ممکن نه و تنفّر شديد و اصلاح و دفع آن محال طلاق و افتراق را تصويب نمايند."
از جمله بيانات مبارکه حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در خصوص مکروهيّت طلاق که در لوح مبارک فوق بآن اشاره فرمودهاند اين بيان مبارک است قوله جلّ ثنائه: "ياران بايد بکلّی از طلاق اجتناب نمايند مگر آنکه عوارضی در ميان حاصل گردد که سبب برودت شود و مجبور بر انفصال شوند .... اساس ملکوتاللّه بر مودّت و محبّت و وحدت و مؤانست و اتّفاق است نه بر اختلاف خصوصا بين زوج و زوجه. اگر يکی از اين دو طرف سبب طلاق شود البتّه در مشکلات عظيمه افتد و بصدمات شديده گرفتار آيد و پريشان و پشيمان گردد."
و نيز ميفرمايند قوله العزيز: "اين قضيّه منافی رضای الهی است و مخالف عدل و انصاف عالم انسانی."
باری مکروهيّت طلاق در اينظهور اعظم در نهايت شدّت نازل شده چنانچه برخی از نصوص مبارکه نگاشته شد. برای مزيد اطّلاع بساير نصوص الهيّه و بمتّحد المآل صادر از طرف امنای محفل مقدّس روحانی ملّی بهائيان ايران شيّد اللّه ارکانه نمره ۴۵٧ مورّخه ١٢/٩/٩۵ مطابق ٢/۶/١٣١٧ مراجعه شود.