هواللّٰه
اين آفتاب فلک اثير را اشراق بر آفاق است و جميع کائنات ارضيّه به فيض تربيتش در نشو و نماست. اگر حرارت و اشراق آفتاب نبود طبقات کرهٔ ارض تشکيل نميشد و معادن کريمه تکوّن نمی يافت و اين خاک سياه قوّه انبات نمی جست و عالم نبات پرورش نمی يافت و عالم حيوان نشو و نما نميکرد و عالم انسان در کره ارض تحقّق نمی يافت. جميع اين بخشايش از فيض آفتاب است که آيتی از آيات قدرت حضرت پروردگار است. و چون از نقطه اعتدال اشراق نمايد، جهان جهان ديگر گردد و اقليم حليه خضرا پوشد و جميع اشجار برگ و شکوفه نمايد و ثمر تر و تازه بخشد و در عروق و اعصاب هر ذيروحی خون به حرکت آيد، حيات جديدی يابد، قوّتی تازه تحصيل کند.
و همچنين شمس حقيقت که کوکب لامع عالم عقول و ارواح و نفوس است و نيّر اعظم جهان افکاروقلوب، مربّی حقيقت نوع انسان است و سبب نشو و نمای ارواح و عقول و نفوس. آن کوکب الهی را نيز طلوع و غروبی و نقطهٔ اعتدالی و خط استوائی و بروج متعدّده ای. حال مدّتی است که آن نيّر اعظم افول نموده بود، جهان عقول و نفوس تاريک شده بود، قوّه نشو و نمای وجدانی بکلّی مفقود گشته بود، اکتشافات عقلی منتهی شده بود. الحمد للّه صبح حقيقت دميد و انوار برّ آفتاب تابيد. جميع کائنات در حرکت است هردم حياتی تازه حاصل و هر روز آثاری عجيب باهر بايد که خفتگان بيدار شوند و غافلان هوشيار گردند وقت آنست که کوران بينا شوند و کران شنوا گردند و گنگان گويا شوند و مرده ها زنده گردند تا آثار مواهب اين قرن عظيم در جهان آشکار شود و سرور يوم عظيم جميع قلوب را احاطه کند، انوار محبّت دل و جان بتابد که ظلمات افکار و قلوب بکلّی زائل گردد. جانتان خوش باد. عبدالبهاء عبّاس