مورخ ٢٥ یا ۲۶ نوامبر ١٩١١ در کلیسای نوای دیلام در پاریس: درباره خدمت مظاهر ظهور به حقیقت و اتحاد نوع بشر

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

مورخ ٢٥ یا ۲۶ نوامبر ١٩١١ در کلیسای نوای دیلام در پاریس:
درباره خدمت مظاهر ظهور به حقیقت و اتحاد نوع بشر 1

(خطابات جلد اول، ص.۲۱۰ـ۲۱۳)

هُوالله

جميع مظاهر مقدسه خدمت به حقيقت فرمودند. حضرت موسی ترويج حقيقت فرمود. حضرت مسيح تصريح حقيقت کرد. جميع حواريين توضيح حقيقت نمودند. حضرت رسول تبشير به حقيقت داد. اوليای الهی مؤسس حقيقت بودند. حضرت بهاء اللّه تأسيس حقيقت فرمود. کل مظاهر حقيقت بودند و تعاليم کل توحيد عالم انسانی و الفت و محبت و يگانگی و تنزيه و تقديس از ظلمات امکانی، يعنی اختلاف و نزاع و جدال و قتال.

پس ما که بندگان آن بزرگوارانيم چرا بايد اختلاف کنيم؟ چرا بايد نزاع و جدال نمائيم؟ بندگان يک خداونديم و جميع مشمول الطاف حضرت رحمانی. خداوند با کل در نهايت صلح است ما چرا با يکديگر جنگ نمائيم؟ خداوند با کل مهربانست ما چرا نا مهربان باشيم؟ خداوند خالق کل و رازق کل و مربی کل و حافظ کل است، ما چرا از يکديگر جدا هستيم؟

سبب اينست که اساس اديان الهی از ميان رفته و فراموش شده و تشبث بتقاليد موهومه گشته. و چون تقاليد مختلف است سبب بغض و عداوت بين بشر گرديده. اما اگر به اساس اديان الهی نظر کنيم، کل يکی است و اگر رجوع به آن نمائيم کل متحد و متفق می شويم و علم وحدت عالم انسانی در جميع آفاق موج زند. نهايت اينست که بعضی جاهلند، بايد تعليم نمائيم؛ اطفالند، بايد تربيت شوند تا به بلوغ رسند؛ مريضند، بايد به نهايت مهربانی معالجه گردند.

و از اين گذشته، اختلاف و نزاع اهل اديان سبب شده است که احساسات ماديه غالب بر قلوب بشر گشته و احساسات الهيه از ميان رفته. اکثر بشر در عالم طبيعت غرق شده اند و ترقی معکوس کردند. زيرا حيوان محروم از ادراکات روحانی و ادراک حقايق و حکمتهای بالغه الهی، اسير طبيعتند و غرق در گرداب ماده، ابداً از خدا و از عالم الهی خبرندارند. حال اکثر بشر نيز بکلی از حقيقت اديان الهی محروم و حق دارند، زيرا آنچه در دست است تقاليد است و مخالف قوانين عقل. لهذا اکثر خلق طبيعی شده اند.

پس ای اهل اديان بيائيد تا از تقاليد اوهام منزّه شويد و باساس اديان الهی تشبث نمائيد تا متفق و متحد شويد و پرستش حقيقت کنيد و در نهايت الفت و يگانگی در ظل خيمه توحيد راحت و آسايش نمائيد، جميع نجوم سماء حقيقت گرديد و سراج های روشن عالم انسانی شويد. حقيقت شريعت اللّه است. حقيقت هدايت اللّه است. حقيقت محبت اللّه است. حقيقت فيوضات اللّه است. حقيقت فضائل عالم انسانی است. حقيقت نفثاث روح القدس است.

ملاحظه نمائيد درندگی و خونريزی از خصايص عالم حيوانيست و محبت و رأفت و اتفاق از فضائل عالم انسانی. با وجود این، به مقتضای منطوق تاريخ عالم، از بدايت حيات بشر در قرون اولی و در وسطی، حتی قرون اخيره هميشه خون بيچارگان خاک را رنگين نموده و همواره بشر در خطر بوده. حال نور حقيقت از افق ايران درخشيده و ابرهای کثيف بتدريج متلاشی ميشود و وحدت عالم انسانی در بدايت انتشار است و محبت و الفت در بين ملل علم بر افرازد نفثات روح القدس حکمران گردد. ای اهل عالم، به حرکت و اهتزاز آئيد و شادمانی نمائيد و در سايه خيمه وحدت عالم انسانی در آئيد. و السّلام .



  1. نطق مبارک ٤ ذی حجّه ١٣٢٩ در کليسای نوای ديلام - پاريس قبل از ظهر ٢٥ نوامبر ١٩١
منابع
پیوست‌ها
Tablet audio