مورخ ١٤آپريل ١٩١٢ در جمعیت اتحاد انجمن افکار جدید[ یا مترقی] درتالار کارنگی هال در نيويورک: درباره لزوم تمسک به محبت و اتحاد

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

مورخ ١٤آپريل ١٩١٢ در جمعیت اتحاد انجمن افکار جدید 1[ یا مترقی] درتالار کارنگی هال 2 در نيويورک:
درباره لزوم تمسک به محبت و اتحاد 3

(خطابات جلد دوم، ص. ۲۱ـ۲۴)

من از ممالک بعيده آمدم تا اين مجامع را ببينم. از مشاهدهٔ اين مجامع بسيار مسرورم به جهت اين که در هر مجمعی جمعی می بينم که با هم در نهايت محبت و الفتند. از جمله اين جمع محترم است که الحمد للّه نفوس در نهايت مهربانی و وداد در فکر ترقّيند. همچنانکه اين جمع در کمال الفت و وفاقند، اميدوارم جميع عالم با هم الفت يابند. افکار اتّحاد و اتّفاق دليل بر فيض الهی است، زيرا انوار وحدت فيّاض در جميع اشياء ظاهر است و بر کلّ می تابد و فيوضات محيط بر کلّ است. عالم خلق بمثابه ارض است و فيوضات رحمت الهيّه مانند شمس بر کلّ تجلّی نموده. نهايت اين است که مجالی و مرايا مختلف است، استعدادات متفاوت است، امّا نور فيض، نور واحد است و تجلّی، تجلّی واحد. جميع کائنات مستفيض از شمس واحد است، کائنی از کائنات نيست که مستفيض نباشد. شمس يکی است امّا استعداد کائنات مختلف است. کائنی مثل سنگ سياه است، پرتوی نگيرد. کائنی مثل آئينه است و آفتاب در نهايت ظهور در او جلوه کند. البتّه بايد قلوب را صيقل داد تا استعداد جلوه حاصل نمايد.

بايد بکوشيم که استعداد حاصل شود تا فيوضات الهی در نهايت جلوه ظهور نمايد. و اين استعداد وقتی حاصل شود که قلوب در نهايت صفا و نفوس در کمال اتّحاد و يگانگی مشاهده شود. آن وقت تجلّی شمس حقيقت نهايت جلوه و تأثير نمايد و آثار و انوار شمس در کلّ ديده شود. لهذا نبايد نفسی را محروم ديد، نفسی را نبايد حقير شمرد. نهايت اين است که بايد تربيت شوند و صفائی يابند تا نور الهی در نهايت قوّت ظاهر شود و وحدت عالم انسانی ظهور نمايد. پس هر چه محبّت بيشتر، شمس حقيقت جلوه اش زياد تر، زيرا اعظم فيض الهی محبّت است. اين است که تا محبّت حاصل نشود، هيچ فيض حصول نيابد. جميع انبيای الهی کوشيدند که بين نوع انسان محبّت ظاهر شود. حضرت مسيح جميع بلايا تحمّل فرمود و حضرت بهاء اللّه کند و زنجير و پنجاه سال نفی و زندان قبول فرمود تا قلوب معدن محبّت اللّه گردد. پس ما بايد بجان و دل بکوشيم تا محبّت در بين کلّ ظاهر شود، جميع قلوب شرق و غرب مرتبط گردد، جميع نفوس محبّ يکديگر شوند، زيرا جميع از رحمت پروردگار بهره ورند. شمس حقيقت يکی است و آن مرکز انوار است هر چه توجّه بيشتر شود فيوضات الهيّه زياد تر گردد٠

شصت سال پيش در زمانی که در شرق اختلاف بسيار بود و ملل و احزاب ابداً باهم التيام نداشتند، مذاهب مختلفه دشمن يکديگر بودند و هميشه با يکديگر در جنگ و جدال بودند حضرت بهاء اللّه ظاهر شد، در ميان جميع مذاهب الفت انداخت و کلّ فرق و احزاب را ارتباط بخشيد. نزاع و جدال زائل شد و الفت و محبّت حاصل گرديد، عالم ظلمانی نورانی شد. بهار جديدی ظاهر گشت، مزارع قلوب سرسبز و خرم گرديد، گلهای رنگارنگ جلوه بخش انظار گشت، اشجار پرشکوفه شد و اثمار طيّبه به بار آورد.

حال من اميدوارم که به حُسن اخلاق و رفتار و حسُن نيّت شما بلکه در ميان شرق و غرب الفت و اتّحادی حاصل شود و اتّحاد تامّه به ميان آيد، فيوضات الهی احاطه کند. زيرا عالم آفرينش به منزلهٔ يک شجر است و هر نفسی به مثابه برگ و شکوفه ای الطاف الهی بی پايان است، فيوضات نامتناهی کلّ را احاطه نموده. ما بايد ملاحظهٔ آن فيوضات کنيم، چنانچه فيوضات او شامل حال جميع است، ما نيزبايد به يکديگر نهايت تعلّق داشته باشيم تا هر جزئی عبارت ازکلّ باشد. ملاحظه نمائيد که از يک دانه شجری ظاهر می شود و از هر شجری ثمری هر چند دانه جزء شجر است امّا عبارت از تمام شجراست. اميدوارم ما ها نيز هر يک عبارت از کلّ شويم و متّحد با جميع گرديم. اين است وحدت عالم انسانی، اين است رحمت يزدانی، اين است موهبت الهی، اين است سعادت ابدی.



  1. New Thought Forum
  2. Carnegie Hall
  3. خطابه در کارنگی هال انجمن افکار جديد نيويورک ١٤ آپريل ١٩١٢ ( عصر ) ٢٦ یا ۲۷ ربيع الثّانی ١٣٣٠ هـ.ق
    شرح در بدایع الآلثار ج ۱ ،ص ۳۴
منابع
پیوست‌ها
Tablet audio