مبادى و اصول اجتماعى - عدم مداخله در امور سیاسیه

حضرت بهاءالله

(11) عدم مداخله در امور سیاسیه

عدم مداخله در امور سیاسیه وجدانی دین از سیاست

  • ليس لأحد أن يعترض على الّذين يحكمون على العباد دعوا لهم ما عندهم وتوجّهوا إلى القلوب

(حضرت بهاءالله، کتاب اقدس، بند 95)

  • لسان قدم در اين سجن اعظم ميفرمايد ای احبّای حقّ از مفازه ضَيِّقه نفس و هوی بفضاهای مقدّسه احديّه توجّه نمائيد ابداً در امور دنيا و ما يتعلّق بها و رؤسای ظاهره آن تکلّم جائز نه حقّ جلّ و عزّ مملکت ظاهره را بملوک عنايت فرموده بر احدی جائز نه که ارتکاب نمايد امريرا که مخالف رأی رؤسای مملکت باشد (حضرت بهاءالله، لوح ذبیح)
  • آنچه از برای خود خواسته مدائن قلوب عباد بوده و احبّای حقّ اليوم بمنزله مفاتيحند انشاء اللّه بايد کلّ بقوّه اسم اعظم آن ابواب را بگشايند. اين است نصرت حقّ که در جميع زبر و الواح از قلم فالق الأصباح جاری شده (حضرت بهاءالله، لوح ذبیح)
  • ای احبّای الهی بايد سرير سلطنت هر تاجدار عادلی را خاضع گرديد و سُدَّه ملوکانه هر شهريار کامل را خاشع شويد. بپادشاهان در نهايت صداقت و امانت خدمت نمائيد و مطيع و خيرخواه باشيد و در امور سياسی بدون اذن و اجازه از ايشان مداخله ننمائيد زيرا خيانت با هر پادشاه عادلی خيانت با خداست (حضرت عبدالبهاء، الواح وصایا)
  • احبّای الهی را کاری باختلاف و اتّفاق اوليای امور نه ابداً چنين اذکار را حتّی بر زبان نبايد برانند. تکليف احبّای الهی اطاعت اوامر و احکام اعليحضرت پادشاهی است آنچه امر فرمايد اطاعت کنند و همچنين کمال تمکين و انقياد بجميع اوليای امور داشته باشند. ولی در بين آنان اگر برودتی حاصل چه تعلّق باحبّای الهی دارد "حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس". مقصود اين است که احبّاء نبايد کلمه‌ای از امور سياسی بر زبان رانند زيرا تعلّق بايشان ندارد بلکه بامور و خدمات خويش مشغول شوند و بس. در فکر آن باشند که بخدا نزديک شوند و برضای الهی قيام نمايند و سبب راحت و آسايش و سرور و شادمانی عالم انسانی گردند و هر نفسی بخواهد در نزد احبّاء ذکری از امور حکومت و دولت نمايد که فلان چنين گفته و فلان چنين کرده آن شخص که از احبّای الهی است بايد در جواب گويد ما را تعلّق باين امور نه ما رعيّت شهرياری هستيم و در تحت حمايت اعليحضرت پادشاهی. صلاح و مصلحت خويش خسروان دانند و بس

(حضرت عبدالبهاء، لوح ابن ابهر)

بهائی حقیقی در سیاست دخالت نمی کند

  • نفسی از احبّاء اگر بخواهد در امور سياسيّه در منزل خويش يا محفل ديگران مذاکره بکند اوّل بهتر است که نسبت خود را از اين امر قطع نمايد و جميع بدانند که تعلّق باين امر ندارد خود ميداند (حضرت عبدالبهاء، لوح ابن ابهر)
  • ميزان بهائی بودن و نبودن اين است که هر کسی در امور سياسيّه مداخله کند و خارج از وظيفه خويش حرفی زند يا حرکتی نمايد همين برهان کافيست که بهائی نيست دليل ديگر نميخواهد

(حضرت عبدالبهاء، لوح ابن اصدق)

محافل بهائی مسئول مشورت در مصالح کلیه است و هموآره از امور سیاسیه احتراز نمایند

ابداً در مجلس شور از امور سياسيّه دم نزنند بلکه جميع مذاکرات در مصالح کليّه و جزئيّه اصلاح احوال و تحسين اخلاق و تربيت اطفال و محافظه عموم از جميع جهات باشند. و اگر چنانچه نفسی بخواهد کلمه‌ای از تصرّفات حکومت و اعتراضی بر اوليای امور نمايد ديگران موافقت ننمايند زيرا امرالله را قطعيّاً تعلّق بامور سياسيّه نبوده و نيست. امور سياسيّه راجع باوليای امور است چه تعلّقی بنفوسی دارد که بايد در تنظيم حال و اخلاق و تشويق بر کمالات کوشند. باری هيچ نفسی نبايد که از تکليف خود خارج شود (حضرت عبدالبهاء، لوح فرائض محفل شور)

فرد و تشکیلات بهائی به هیچ وجه مستقیم و یا غیر مستقیم

منابع
محتویات