هو الله - پاک یزدانا، جمعیم پریشان تو. بیگانه‌ایم خویشان تو افسرده‌ایم شعله بر افروز.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۱۰۴

هو الله

پاک یزدانا، جمعیم پریشان تو. بیگانه‌ایم خویشان تو افسرده‌ایم شعله بر افروز. پژمرده‌ایم دلها را بآتش محبّت بسوز. هر چه هستیم آشفته روی توایم و سر گشته کوی تو بیچاره‌ایم و آواره، افتاده‌ایم پر آه و ناله، ذرّاتيم ولی در هوای تو اوج یافتیم، قطراتیم ولی در موج یم تو شتافتیم. این خفتگان را بیدار فرما و این آوارگان را هشیار. این سيّاره‌های باختر را اختران خاور کن و این گیاه‌های بی ثمر را درختان بارور. اگر چه ما موران ذلیلیم اما تو سلیمان پر حشمت سلطنت جلیل. اگر چه ما خوار و گنه کاریم امّا تو بزرگوار و آمرزگار. در استعداد و استحقاق نظر مفرما و در تعينّات و قابليّات ملاحظه مکن. در فضل و جود خویش بر بیگانه و خویش نظر نما اگر موج دریای بخشش و دهش اوج گیرد عالم آفرینش را مستغرق نماید. اگر انوار ساطعه خورشید آمرزش بدرخشد ظلمات حالکه سیئات و خطیئات را پرتوی محو نماید تجلّی ماء طهور است و فیض اصل صهبای کأس مزاجها کافور. آن هر آلوده را پاک نماید و این هر افسرده و پژمرده را چابک و افروخته و چالاک ای پروردگار این حروف مفرده را کلمات تامّات کن و این کلمات مجمله را آیات باهرات، تا حجج بالغه گردند و رحمت سابقه حقیقت فائقه شوند و نعمت سابغه مصابیح علا گردند و مفاتیح ابواب تقی. نجوم هدی شوند و رجوم نفس و هوی. حقیقت فائضه گردند و عروق و شریان نابضه اشجار بوستان تو شوند و ازهار گلستان تو ای خدای مهربان این جمع پریشان هر یک از کشوری و بومی و مرزی و ثغوری. یکی شرقی و دیگری غربی یکی جنوبی و دیگری شمالی. همچنانکه این بیچارگان را در ملک ادنی در اشرف نقطه از ثری بعد از بقاع علیا جمع فرمودی امیدواریم که بفضل و جودت و عنایت و موهبتت در اشرف نقطه از ملکوت اعلی جمع فرمائی. تا کلّ در ظلّ سدره منتهی بیارامیم و بنعمت فوز بلقاء فائز ربّ حقّق ذلک بفضلک و جودک (ع ع)


منابع