ای زائر مشكين نفس حافظ شيرازی در ديوان خويش ميگويد ”تركان پارسی گو بخشندگان عمرند“ آن ترك پارسی گو توئی كه در نهايت شيرينی و حلاوت بفارسی صحبت ميداشتی و من و ياران الهی را سبب سرور و شادمانی ميگشتی حال با قلبی نورانی و روحی رحمانی و انجذابی ملكوتی و تأييدی سبحانی بالنيابه از عبدالبهاء توجّه بآستان مقدّس نما و جبين خويش را بر آستان نور مبين بگذار و روی و موی را بخاك تابناك منوّر و معطّر كن و در نهايت عجز و نياز از قبل من تضرّع و ابتهال نما و طلب تأييد و توفيق كن زيرا مشقّات عظيمه در پيش است و مشكلات كثيره در ميان و عبدالبهاء در نهايت ضعف و نا توان لهذا محتاج امداد اسم اعظم است و مفتقر عنايت جمال قدم تا در اين سبيل توفيقات حقّ نعم الدليل گردد و بدرقه عنايت هادی سبيل شود شايد در اين سفر نفسی در عبوديّت دلبر آفاق بكشد و نصيبی از موهبت ربّ الاشراق برد
ياران الهی را هر يك از قبل من در نهايت اشتياق تحيّت ابدع ابهی ابلاغ دار و بگو ای سرگشتگان صحرای محبّت اللّه و ای گمگشتگان بيابان عشق پرتو عنايت الهی شامل است و فيوضات نامتناهی متتابع عنقريب از اشراق نور مبين روی زمين بهشت برين گردد و از نسيم گلشن عنايت مشام اهل آفاق در شرق و غرب مشكين و عنبرين شود ياران الهی بايد بموجب وصايا و نصائح نور حقيقت جمال قدم روحی لعتبته الفدا قيام كنند و هر يك را بموقع اجرا گذارند نه اينكه مجرّد بخوانند و مودوع اوراق و الواح گذارند بايد اوامر روحانيّه و جسمانيّه اسم اعظم روحی لتربته الفداء در حيّز شهود جلوه نمايد و در احوال و اطوار ياران الهی مجسّم و مصوّر گردد و الّا چه ثمری و چه اثری
باری عبدالبهاء را نهايت آمال اينكه بكلمهئی از وصايا و نصائح مبارك موفّق شود و يقين است ياران نيز چنين آرزو دارند بهائی بايد شمع آفاق باشد و نجم ساطع از افق اشراق اگر چنين است نسبتش حقيقی است و الّا نسبت مجازی است و بی ثمر و بی پا مانند شخصی سياهست نامش الماس و بحقيقت زاغ و غراب است ولی اسمش بلبل خوش آواز از انتساب اسمی چه فائده و از لفظ بهائی چه ثمر بحقيقت بايد بهائی بود و ملتجی بعتبه مقدّسه حضرت نامتناهی جميع ياران را بجان و دل مشتاقم و آرزوی مشاهده ديدار مينمايم و عليكم البهاء الابهی
ای عزيزان عبدالبهاء اگر بدانيد كه چه قدر اشتياق بياران دارم و چگونه شب و روز بذكر و ياد شما مشغولم البتّه از شادمانی پرواز مينمائيد شما ياران اسم اعظميد و ياوران عبدالبهاء در ظلّ الطاف جمال مباركيد و بندگان حقيقی صميمی حضرت كبرياء طوبی لكم ثمّ طوبی. لهذا در نزد عبدالبهاء عزيزيد و جليل و رفيقيد و نديم و در عبوديّت عتبه بهاء شريكيد و سهيم ع ع