هو اللّه - اللّهمّ يا واهبی و محبوبی و مطلوبی انّی…

عبدالبهآء
اصلی فارسی

هو اللّه

اللّهمّ يا واهبی و محبوبی و مطلوبی انّی اتوجّه الی عتبة قدسک الّتی فاحت منها نفحات معطّرة علی کلّ الأرجاء و نفحت منها روائح الطّيّب علی کلّ الأنحاء و اتضرّع اليک و الوذ بک و ابتهل بين يديک ان تجعل عبادک المخلصين مقرّبين لدی باب احديّتک و مقرّرين علی سرر مرفوعة متقابلين مبتهلين منجذبين مشتعلين متذکّرين بذکرک بين العالمين.

ربّ ربّ اسئلک الورود لأحبّة شاهرود علی الورد المورود و وفّقهم بالّرفد المرفود و انلهم الکأس الطّهور و اعطهم عطاء موفور بما اقبلوا الی مرکز النّور و مشرق الظّهور و اخلصوا وجوههم لک يا ربّی الغفور و نطقوا بثنائک بين الجمهور و نشروا نفحاتک بکلّ حبور و سرور و لکنّ الأعداء بما قعدوا لهم بالمرصاد و يريدون ان يشتّتوا شملهم فی البلاد و قاموا علی العناد حتّی تسکن نار الحبّ و يطفی سراج معرفتک فی الفؤاد. اذاً يا الهی ارسل اليهم ارياح البشارة الکبری حتّی تضرم فی قلوبهم النّيران تتسعّر فی احشائهم نار محبّتک و تأثّر حرارتها فی الدّيار. ربّ ربّ ايّدهم علی هذه المنحة العظمی و وفّقهم علی هذه الموهبة الکبری انّک انت المقتدر علی ما تشآء و انّک لعلی کلّ شیء قدير

ای ياران الهی، جناب ناظم مکتوبی مرقوم نموده بودند و ذکر دوستان الهی کرده بودند. لهذا قلب عبدالبهآء بحرکت و هيجان آمد و بياد آن ياران مهربان افتاد و باين ذکر و بيان پرداخت که ای دوستان الهی موسم بهار روحانی است و فصل ربيع رحمانی عصر اوّل جمال قدم است و قرن عظيم اسم اعظم. لهذا بايد دوستان در هر دمی شعله‌ ئی جديد زنند و پرتوی تازه ظاهر نمايند. نغمه‌ ئی الهی آغاز کنند و آهنگی حجازی و عراقی بلند فرمايند، تا حجر و شجر و مدر بوجد و طرب آيند تا چه رسد ببشر. قسم بعنايت اسم اعظم که اگر نفوس چنانکه بايد و شايد مبعوث گردند در مدّتی قليله روی زمين بهشت برين گردد و اين توده غبرا جنّت ابهی شود.

ای ياران بخلق و خوی رحمن در مجمع انسان مبعوث گرديد تا آن نفحات مشکين مشام جهانيان را معطّر نمايد و پرتو هدايت کبری شرق و غرب را منوّر نمايد عبدالبهآء هر شب در ليالی دهما با چشمی اشکبار طلب عون و عنايت پروردگار نمايد البتّه اين حرارت و شعله تأثير در قلوب ياران نمايد و آنان بکمال قوّت و قدرت بخدمت امراللّه پردازند و عليکم التّحيّة و الثّناء ع ع


منابع
محتویات