هو اللّه - ای سرمست جام پيمانه پيمان، نامه‌ ئی که بنام…

عبدالبهآء
اصلی فارسی

هو اللّه

ای سرمست جام پيمانه پيمان، نامه‌ ئی که بنام جناب حاجی سيّد جواد مرقوم نموده بوديد ملاحظه گرديد. مختصر مآل اينکه در امور تجارت حضرت سمندر خللی عارض و ياران قزوين چنين رأی زدند که تفريق بين الفريقين گردد ولی اين خرق التيام نيابد بلکه بنظر چنين آيد که کار مشکلتر گردد و عقده محکمتر شود انتهی ای ثابت نابت، حضرت سمندر فی‌الحقيقه مهر پرورند و بقدر امکان طالب التيام مگر آنکه اسباب چنين فراهم آيد که از عهده برنيايند

و جناب آقا علی نيز نهايت همّت را در حسن التيام داشته و دارند و آرزوی بقای وحدت تجارت داشتند و قصور و فتوری نخواستند ولی کار مشکل شد پس بايد ياران الهی چه در رشت و چه در قزوين برأی رزين و فکر دوربين در اين قضيّه تدبيری نمايند که اين خرق التيام يابد و اين قضيّه را اهتمام دهند رائی زنند و مشورتی نمايند و بهر وسيله که باشد اسبابی فراهم آرند که حضرت سمندر و آقا علی را راحتی حاصل گردد و از تشتّت امور فراغتی حاصل شود زيرا آن قلب پاک حيف است که در تشويش ديون و اضطراب ماند ياران بايد در چنين موقعی قوّت خلوص و حُسن آراء و فوائد شور بنمايند و بکمال روح و ريحان بتأييد حضرت يزدان تمشيت امور يکديگر دهند تا هر پاک جانی از شدّت زحمات و ورطه مشقّات نجات يابد و عليک التّحيّة و الثّنآء ع ع


منابع
محتویات