هو الله - ای بنده حضرت بهاءاللّه، آن حدود و ثغور منبت...

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

لوح رقم (64) – من آثار حضرت عبدالبهاء – مکاتیب عبد البهاء، جلد3، صفحه 213

( 64 )

طهران _ تاکر _ مفتون شعله طور در کشور نور

هو الله

ای بندۀ حضرت بهاءالله آن حدود و ثغور منبت شجره مبارکه است و موطن حضرت مقصود و عاقبت چنان آباد گردد که جمیع ممالک عالم غبطه خورند کعبه مکرمه سنگستان بود و دور از آبادی صحرایش وادی غیر ذی زرع بود و ریگ زار بسیار گرمی لکن چون نسبت بحق یافت یعنی موطن حضرت رسول علیه السلام بود قبله آفاق گشت و مطاف مقربین و مخلصین درگاه کبریاء هر سال صد هزاران نفوس مؤمنه از دیارهای بسیار دور بجان و دل و قدم میشتافتند تا آنکه مدینه مبارکه را طواف کنند و زیارت نمایند مکه ملجأ عالمیان شد و ملاذ آدمیان چون موطن سرور کائنات بود

اما در ایام حضرت در نزد ناس قدر و منزلتی نداشت بعد از مدتی این قدر و منزلت جلوه نمود حال نیز هر چند حدود و ثعور نور بلد مطمور است لکن عنقریب بیت معمور گردد و عزت ابدیه جلوه نماید مطاف عالمیان گردد و اول اقلیم جهان شود و اهل نور افتخار و مباهات بر جمهور نمایند که ما سلاله هموطنان جمال مبارکیم آباء واجداد ما بشرف لقا فائز شدند و بموهبت عظمی رسیدند هر چند آگاه نشدند ولکن چون ماهیان دریا بودند هر چند بیخبر بودند ولی غرق در دریا بودند و منظور نظر ملأ اعلی و علیک البهاء الابهی (ع ع)

منابع
محتویات