هو الله - إلهي إلهي تراني کيف تهلهل وجهي وابتهج قلبي...
لوح رقم (88) – من آثار حضرت عبدالبهاء – مکاتیب عبد البهاء، جلد3، صفحه 252
( 88 )
هو الله
إلهی إلهی ترانی کیف تهلهل وجهی و ابتهج قلبی و انشرح صدری لما تلوت اسماء احبائک فی کتاب احد من أصفیائک و کلما قرأت اسما طبت نفسا و تضرعت الیک أن تجعله قبسا من نار محبتک و نفسا من صباح الفلاح بفیض رحمانیتک رب قد عسعس لیل الحرمان علی الامکان فأشرق بأنوار شمس الحقیقة علی الاکوان حتی یتنفس صبح الایقان بنور العرفان و تشرق الارض بشعاع ساطع من ملکوت الجمال ثم اجعل الاحباء اعلام الهدی بین الوری و طیور القدس فی ریاض الوفاء و حیتان العرفان فی حیاض الموهبة الکبری انک انت الکریم العزیز المقتدر المنان لا اله الا أنت القدیم العظیم البصیر السمیع الوهاب
ای یاران عزیز من جناب آقا محمد علی عباس‌اوف نامه‌‌ئی نگاشته و ذکر یاران نموده و نام دوستان برده و در نهایت سرور و فرح مدح و ستایش اصفیا کرده که الحمد لله احبا متضرع بدرگاه کبریا و در نهایت مهر و وفا هستند گلشن محبت الله را ریاحین معطرند و افق معرفت الله را نجوم منور جویبار فضائل را سروهای روانند و حدائق مواهب را شکوفه و گل و ریحان این خبر اثر در قلوب نمود و بشارت نفوس بود که الحمد لله یاران بنصایح و وصایای دلبر مهربان قائم و عامل و در خصائل و فضائل عالم انسانی ماهر و کامل نتیجه‌ئی از عالم وجود برده‌اند و بورد مورود راه یافته‌اند و در ظل لواء معقود محشورند و با خلق از جمیع طوائف و ملل رؤف و ودودند بجان و دل کوشند که بیگانگی در عالم انسانی نماند و آشنائی در بین فرق عالم جلوه نماید جمیع بشر مهربان بیکدیگر گردند و عالم انسانی بنهایت شادمانی و کامرانی فائز شود
ای یاران الهی تا توانید بمحبت پردازید و هر بیگانه‌ئی را بنوازید و با هر دشمنی بسوزید و بسازید خفته را بیدار بینید و غافل را هوشیار دانید و ستمکار را معامله عادلانه نمائید و جفاکار را بوفا مقابلی نمائید خاطر نفسی میازارید و قلب انسانی مکدر ننمائید با جمیع خلق در نهایت خضوع و خشوع باشید و سریر شهریاری را رعیت صادق امین گردید اولیاء امور را اطاعت کنید و در امور سیاسی قطعیا مداخله ننمائید محافل را بذکر الهی بیارائید و نفوس را بنفس رحمانی تربیت کنید جز ذکر حق کلمه‌ئی بر زبان نرانید و جز در سایه امید نیارامید امید این عبد چنین است که خداوند مؤید مظلومان گردد و موفق ستمدیدگان شود در ایران از اعلیحضرت شهریار مهربانتر کیست و خیرخواه‌تر که بنهایت تضرع و ابتهال طلب آسایش و شفا بجهت آن پادشاه بنمائید هزار افسوس که ایرانیان قدر این تاجدار ندانند و مهلت ندهند که بصرافت طبع مبارک و طیب خاطر تأسیس قانون عادل نماید و آزادی افکار و وجدان احسان فرماید و علیکم التحیة و الثناء (ع ع)