هو الأبهی الأبهی- ای سلاله شخص خطیر راضی و مرضی...

عبدالبهآء عباس
اصلی فارسی

لوح رقم (144) – من آثار حضرت عبدالبهاء – مکاتیب عبد البهاء، جلد 8، صفحه 107

هو الابهی الابهی

ای سلاله شخص خطیر راضی و مرضی درگاه حضرت رب قدیر وقت ضحی و هنگام حرکت و اشتغال ناس بشئون نفس و هوی ست هر کس بهوسی گرفتار و هر شخصی در غرضی نمودار یکی در بحر منافع مستغرق و دیگری در مفازه مکاسب مستهلک یکی راحت جان طلبد و دیگری مسرت وجدان نفسی شهد و شکر جوید و کسی عود و عنبر بر آتش مجمر خواهد یکی در عیش و عشرتست و دیگری در بند طیش و قید راحت یکی آرزوی اوج عزت نماید و دیگری تمنای فوج نصرت و حمایت و این عبد در زاویه خمول نشسته و حضرت زین المقربین علیه بهآء الله الابهی حاضر و بعضی از امراء عسکر این کشور نیز موجود و بعضی از دوستان نیز داخل از جهتی با امراء عسکر در مکالمه و مصاحبتم و از جهتی با دوستان در مؤانست و از جهتی مشغول بتمشیت مهام امور داخله و خارجه و از جهتی مشغول بتحریر این ورقه ملاحظه کن دل چگونه بنار محبت احباء الله مشتعل است که جمیع این موانع مانع نمیگردد و قلم بذکر دوستان و یاد یاران مشغولست و روح بنفحات محبتشان پر روح و ریحان و ان هذا لهو الفضل العظیم و اللطف المبین و الجود الکثیر

ای دوستان الهی وقت شوق و اهتزاز است و هنگام نغمه و آواز دم یابشری و یابشری است و نفس یاطوبی و یاطوبی آن شعله و جوش است و حین هوش و خروش پژمرده نمانید و افسرده نگردید دمی نیاسائید و آنی راحت نکنید همیشه در پرواز باشید و مدام در عجز و نیاز جمال مبارک را فراموش نکنید و الطاف بی‌پایانرا از خاطر مبرید ملاحظه کنید که آن ذات مقدس بجهت هدایت ما چه بلایا و محن تحمل فرمود و چه رزایا در سر و علن بر نفس مبارک هموار نمود در فجر ابداع بانوار مصیبت کبری طلوع فرمودند و در افق عالم انشآء بپرتو رزیه عظمی ظهور نمودند چه که آنمصائب و بلایا هر چند بر نفس مقدس سخت و دشوار بود ولی سبب هدایت و نورانیت من فی الوجود گردید و علت حیات و زندگانی عالم غیب و شهود پس باید شب و روز این مصائب را بخاطر آریم و آن بلایا را یاد آوریم و آن عنایات را ذکر کنیم و بشکرانه آن الطاف بعهد و پیمان محکم تمسک جوئیم و ثابت و راسخ مانیم و بنشر نفحات الله مشغول گردیم و در تعزیز امرش بکوشیم و در انتشار خلق و خویش جهد نمائیم ای پروردگار این دوستان یاران تواند و این جمع عاشقان پریشان تو ملجئی جز پناه تو ندارند و مأمنی بغیر از بارگاه تو نجویند پس مدد فرما و عنایت و نصرت فرما و هدایت و بآنچه رضای خودت است دلالت کن و بر امرت مستقیم و استوار بدار بیچارگانیم آوارگانیم درماندگانیم افسردگانیم پژمردگانیم جانی بخش روانی بده دری بگشا گشایشی بنما سر و سامانی بخش دارو و درمانی بنما زخم را مرهمی کن و زهر را شکری نما ظلمات را انوار کن و زحمات را راحت آشکار جز تو نداریم جز تو ندانیم جز تو نجوئیم جز نامت نگوئیم جز در بادیه محبتت نپوئیم مرحمت فرما عنایت کن هدایت بخش انک انت القوی القدیر (ع ع)

منابع
محتویات