ای صاحب چشم بينا آنچه مشاهده نمودی عين واقعست در جهان بينش است.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١٤٩

ای صاحب چشم بينا آنچه مشاهده نمودی عين واقعست در جهان بينش است.

عطر در غنچه مندمج و مندرجست چون شکفته گردد آن رائحه طيّبه منتشر شود گياه بی‌ثمر نبود ولی بنظر چنين آيد زيرا هر گياهيرا اثر و خواصی در اين باغ الهی و هر گياهی مانند گل صد برگ خندان مشام را معطّر نمايد مطمئنّ باش صفحات اوراق هر چند از معانی و کلمات مرقومه بيخبرند ولی بمقارنت آنکلمات در نهايت تعظيم و تکريم در دست دوستان ميگردند اين مقارنت نيز صرف موهبتست.

روح انسانی چون از اين خاکدان فانی بجهان رحمانی پرواز نمايد پرده برافتد و حقايق آشکار گردد جميع امور مجهوله معلوم شود و حقايق مستوره محسوس گردد.

ملاحظه نما که انسان در عالم رحم از گوش کر بود و از چشم نابينا و از زبان لال و از جميع احساسات محروم و چون از آنجهان ظلمانی باينعالم روشن و نورانی انتقال نمود ديده بينا شد و گوش شنوا گشت و زبان گويا گرديد همچنين چون از اينعالم فانی بجهان رحمانی شتابد ولادت روحانی يابد ديده بصيرت باز شود وسمع روح شنوا گردد و جميع حقائق مجهوله معلوم و آشکار شود.

سيّاح بينا چون در راهی عبور نمايد البتّه کشفيّاترا بخاطر آرد مگر آنکه عوارضی عارض گردد و فراموش نمايد *

منابع
محتویات