ای شمع روشن در محفل ياران، هر بامداد که اين کوکب خاوری از مطلع ظاهری با رخی آذری جلوه نمايد بلسان حال فرياد برآرد که ای خفتگان بيدار شويد و ای بيهوشان هشيار شويد و ای افسردگان بجوش آئيد و ای خاموشان بخروش آئيد و ای محجوبان پرده براندازيد و ای مخموران جام صبوحی زنيد. من آيتی از آيات شمس حقيقتم و جلوه ئی از ظهور نيّر الوهيّت اين اشراقست که اشاره ئی از احاطهٔ سلطان فيض نيّر آفاق است.