ای احبّای الهی چون شمس حقيقت از افق اسماء و صفات اشراق نمود و آفاق وجود و شهود را به انوار فيض مشهود روشن و منوّر فرمود ابواب کلّ شئ را بر وجه احبّای خويش گشود و صلای عمومی بر جميع من فی الوجود فرمود. قومی در تيه کبر سرگردان بود و حزبی در باديهٔ غفلت سرگشته و حيران جمعی مست بادهٔ غرور و گروهی مخمور و بی شعور طائفهای به حجاب علم محجوب گشتند و قبيلهای به مراقبه و وهم مکاشفه ممنوع و محروم شرذمهای به شهوات نفسانيّه مشغول و فرقهای به هفوات هوائيّه مألوف. کسی در اين ميدان سمند تاخت وعلم همّت برافراخت که از جميع شبهات رسته و به حليهٔ انقطاع آراسته بدرقهٔ عنايت رسيد و هاتف ربّ عزّت به گوش هوشش رسانيد که وقت بخشايش است و هنگام شکر و ستايش بحر اعظم موّاج است و شمس قدم طالع از افق بهّاج هنگام حشر و نشور است و وقت شوق و شور. جمعی از اين نفوس قدسيّه در ظلّ کلمهٔ الهيّه درآمدند و به قوّتی رحمانيّه و قدرتی ربّانيّه و انبعاثاتی وجدانيّه و جذباتی صمدانيّه در حشر اعظم محشور شدند و چون کواکب رحمانی از افق تقديس طالع گرديدند . پس شما که از کأس طهور مزاجها کافور در يوم ظهور نوشيديد زبان به شکرانه بگشائيد و بر عهد و پيمان الهی ثابت و راسخ مانيد.
ع ع