ای گلهای بوستان عرفان در اين اوقات که امم عالم مقاومت با امر اسم اعظم خواهند و احزاب ممالک و ملل مقابلی با جمال قدم جويند صعود و عروج آفتاب فلک توحيد را وسيله نمودند و به گمان و ظنون خويش بهانه کردند غباری از اوهام برانگيختند و بند عهد و پيمان گسيختند و آبروی انصاف و عدل را بريختند و با حقّ درآويختند. ولی غافل از آن که شمع الهی را بادهای مخالف خاموش ننمايد و آفتاب فلک هستی به غبارهای اوهام مخفی و پنهان نگردد بحر بخشش رحمانی از امواج باز نماند و ابر نيسان ربّانیاز فيضان ممنوع نشود نسائم جود از مهبّ عنايت مقطوع نگردد و روايح مواهب از گلزار رحمت انقطاع نيابد يريدون ان يطفئوا نور الله بافواههم و يأبی الله الّا ان يتمّ نوره و لوکره الکافرون. ای دوستان شهاب ثاقب باشيد و سيوف قاطع گرديد انوار لامع باشيد و نجوم ساطع گرديد اشجار توحيد شويد و اثمار تفريد بار آوريد تمسّک بعروة الوثقی جوئيد و توسّل به ذيل مطهّر جمال ابهی نمائيد و البهآء عليکم يا احبّاء الله و اودّائه فی کلّ بکور و اصيل. عبده عبّاس