ای ياران و کنيزان عزيز حضرت يزدان نامه شما رسيد از…
٤٦
ای ياران و کنيزان عزيز حضرت يزدان نامه شما رسيد از سفر عبدالبهاء از مرکز سجن به اقليم يوسف الهی اظهار سرور و شادمانی نموده بوديد در اين سفر حکمتهای الهيّه مقرّر اميدوارم که مثمر ثمر گردد حال الحمد للّه در نهايت روح و ريحان در اين کشور اوقاتی بسر ميرود و به خدمت امر اللّه و عبوديّت آستان مقدّس مشغوليم و چون خدمتی که مقصود است به ملکوت الهی حصول يابد شايد به صفحات ديگر سفر گردد و اگر چنانچه احبّای الهی در جميع امريک به اتّحاد و اتّفاق پردازند و محبّت و الفت تامّه نمايند و به موجب تعاليم الهی و وصايای جمال مبارک عمل کنند اين قضيّه مغناطيس گردد و عبدالبهاء را جذب کند که يک سفر به امريک نمايد و تا اين سراج وحدت و اتّحاد و محبّت در زجاج امريک نيفروزد و به موجب تعاليم الهی و وصايای جمال مبارک عمل نگردد و جميع احبّای امريک متّحد و متّفق نشوند آمدن به آن صفحات ممتنع و محال است. پس بکوشيد تا تعاليم مجسّمه جمال مبارک شويد و موفّق به وصايای الهی گرديد و به تقديس و تنزيه مبعوث شويد و به انقطاع و خضوع و خشوع مألوف گرديد و به نار محبّت الهی برافروزيد و به نعوت و ستايش ملکوت الهی زبان بگشائيد تا اين موهبت کبری حاصل گردد و عليکم البهاء الأبهی**.**