هوالله - ای بشير الهی اگر بدانی که در چه حالتی به ياد…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١٥٤

هوالله

ای بشير الهی اگر بدانی که در چه حالتی به ياد تو مشغولم البتّه زبان به شکرانه الهی گشائی که اين عبد باوجود صد هزار آلام و محن به ياد تو مانند چمن بخندد و تبسّم کنان اين نامه نگارد. جناب منشادی نظر به حکمت روانه مصر شدند و مکاتبه بسيار مشکل گشته زيرا از جميع جهات در صددند که نامه ها را بدست آرند و راهنما جناب اخوی مهربان باوجود اين من به ذکر تو مشغولم تا بدانی که چقدر عزيزی. مختصر اين است که عواصف و قواصف امتحان در اشدّ هبوب و ما جانی در دو کف گرفته به نهايت آمال آرزوی ايثار مينمائيم باوجود اين امر در دست حيّ قدير است کلّ الأمور فی قبضة قدرته اسير و انّ ذلک عليه سهل يسير**.**

احبّای الهی بايد از هر وقوعاتی دلتنگ نشوند و نفسی را متّهم ننمايند جميع اين امور از مساعی اخوی مزبور است و فی‌الحقيقه سعيش مشکور زيرا سبب شده که در هر نفسی در محبّت الهی جام تلخی ميکشيم و سمّ قاتلی ميچشيم اگر او نبود اين فضل موفور معسور بود الحمد للّه حال ميسور شده فساد و فتنه در نهايت اشتداد ولی ما را اميد به فضل الهی تا خدا چه خواهد و قضا چه امضا نمايد و عليک التّحيّة و الثّناء**.** ع ع


منابع