ای ياران مهربان در اين صباح پر فلاح مشرق از افق جان…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١٦٤

ای ياران مهربان در اين صباح پر فلاح مشرق از افق جان عبدالبهاء به ياد روی و خوی آن محرمان خلوتگاه حضرت يزدان در نهايت روح و ريحان و تضرّع‌کنان از آستان خداوند مهربان به جهت مشتاقان طلب عون و صون و عنايت مينمايد يمين به صبح مبين مينمايم که دقيقه‌ای از فکر و ذکر ياران ديرين آن دلبر دلنشين فراغت ندارم و به کمال ضراعت به درگاه احديّت مراجعت ميکنم که ای معشوق اين شيدائيان و مقصود اين سودائيان پريشانيم جمعيّت خاطری عطا فرما مستمندانيم توانگر کن دردمنديم درمانی عنايت نما مجروح و موجوعيم مرهمی مرحمت فرما گمگشتگانيم هدايت کن تشنگانيم سيراب نما آشفتگانيم راحت و سکون ده ذليليم پرتو عزّت بخش افتادگانيم دستگير شو آزردگانيم شادمانی بخش افسردگانيم حرارت و شوقی عطا فرما به خدمت دوستانت موفّق نما و به عبوديّت يارانت مؤيّد کن. اين است منتهی آرزوی دل و جان، اين است منتهی آمال جنان و وجدان. ان شاءاللّه موفّق و مؤيد ميشويم چه سلطنتی اعظم از اين و چه ديهيم و افسری اشرف از اين ملاحظه نمائيد که فرق عبدالبهاء به اين تاج گرانبها از فرقدان گذشته و جبين اين ذليل به اين پرتو جليل آفاق را روشن نموده و سيعلمون الکلّ عزّة العبوديّة فی عتبة البهاء و عليکم الثناء**.** ع ع


منابع