هو الله - ای امين الهی حضرت احديّت شما را سال‌ها به…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٥١

هو الله

ای امين الهی حضرت احديّت شما را سال‌ها به جهت اليوم تربيت فرمود تا امروز چون شمع ظلمت‌ سوز برافروزی و جميع نفوس را بر عهد و ميثاق الهی ثابت و مستقيم سازی و اگر چون ذهب خالص در آتش مصائب بگدازی بسوزی و بسازی. حال وقت ميدان است و آزمايش مردان چه که بنيان عظيم امر الهی به ستون عهد و ميثاق قائم است و آسمان دين اللّه به کوکب پيمان روشن و تابان. معاذاللّه اگر اين عمود را شخص کنودی تعرّض نمايد سرادق الهی و سراپرده رحمانی را ميخی برقرار نماند و انجمن رحمانی را شمعی روشن برقرار نگردد. بيت معمور از بنياد و اساس مطمور گردد. کور مهمل شود و احکام معطّل گردد. بحر عنايت از موج باز ماند، نهر موهبت منقطع شود، نسيم حيات از هبوب بيفتد و سفينه نجات را شراع منطوی گردد. صبح نورانی شام ظلمانی شود، مشرق آمال به سحاب غموم مغموم و مستور گردد. جميع اين زحمات به هدر رود و اين خون‌های ريخته پاک بی‌ثمر شود. دم مطهّر شهدا هبآءً منبثّا شود و هدفی سينه مبارک حضرت اعلی به صد هزار تير بغضا ذکرش از ميان رود و تأثيرش مفقود شود و بلاياء پنجاه ساله جمال مبارک از تالان و تاراج و سجن و ضرب و توهين و زجر و دربدری و سرگونی و تهديد تيغ و شمشير و گرانی غلّ و زنجير کلّ به هدر رود و فراموش گردد و سبب تسخّر و استهزاء اعدا و ممنونيّت و خوشنودی اهل بغضا شود. پس در هر کوی و دشت که مرور نمائی فرياد برآر اين عهد عهد الست است و اين ميثاق ميثاق قويم نيّر آفاق. جنود ملکوت ناصر اين پيمان است و افواج ملأ اعلی حافظ اين بنيان. شعاع ثابت مستمرّ شمس حقيقت است و سراج باهر انجمن حضرت احديّت. حبل متين است و نور مبين. عروه وثقی است و ثمره شجره طوبی. لوح محفوظ است و کتاب مسطور و رقّ منشور. عهد است عهد، ميثاقست ميثاق، در جميع الواح و زبر مذکور است و در جميع صحائف اوّلين و الواح آخرين مسطور. حاکم سنه شداد است و ميزان يوم حساب. سفينه نجاتست و ملجأ يوم الاياب. نفحات قدس حضرت پروردگار است و نسمات حيات رياض کردگار. حصن حصين است و ملاذ متين. رکن شديد است و خلاصه کتب و صحف عهد قديم و جديد. هنيئاً لمن تمسّک به و تشبّث به و ثبت عليه و رسخ قلبه بآياته و حشر تحت راياته و البهآء عليک. ع ع

منابع