در يزد سيد ٢٢٨ ملاحظه فرمايند**1**
هو العلى الاعلى العظيم
مدت زمانى است که ازآن طرف ها خبرى نيست اگر چه سبب تراکم احزان است ولى دنيا را بقائى نيست که انسان را عوارضات عرضية محزون سازد قال الله عزّ ذکره: "إن کان کل شيء بقضائى وقدرى فالحزن لماذا؟"2 مکرر تاکيد سفر زيارت بنابه خواهش حضرات خانه شده بود تعويق لايق نيست خصوص در تراکم اين احزان دهرية که بلاهاى ايشان شديد شده هرگاه فىالواقع باز بناى تاخير است توقف يزد ايشان به مراتب شتى احسن است باذن ايشان حرکت فرموده باز تقلب از مکانى به مکانى رافع بعضى احزان خواهد شد تسامح نورزند در حق ايشان که منتهاى تقصير است وهرچه از تنخواه والده امر فرمايند بدهند اگرچه کلا باشد و بقدر خردلى حزن ايشان طالب نبوده ونيستم خداوند اجر به ايشان عنايت فرمايد چون ايامى است که موت ابيض اعنى وبا اهل قريه را جراد منتشر کرده اين صفحه را بخضور والده معروض داشته که خبرى بشنوند اضطراب بهم نرسانند بعد از ملاحظه بشيراز بفرستند که بحضور ايشان برسد ومستفسرين حال ملاحظه نمايند اعنى سيد ٩٢ وسيد ١١٠**3** وهر که اغيار نباشد دوستان را هم منظور نظر ذکر فرمايند و در هر حال جوهر ما وقع را اشاره فرمايند فإنّا نقول رضينا الخ والحمد لله...
الخال الاصغر: حسن علي، حسن (118) + علي (10) = 228↩
الخال الاكبر: محمد، يساوي 92 حسب حساب الجمل
الخال الاعظم: علي، يساوي 110 حسب حساب الجمل↩