
قلم رحمن قاصدان يمن عرفان را بهبدايع اذکار خود متذکّرميدارد که شايدکلّ ازخواهشهاى خود بگذرند و بهامر او ناظرباشند و بهاراده اوحرکت نمايند و اينفضل اعظم است از براى کلّ اگر بيابند و بهآن فائز شوند. شکّى نبوده و نيست که آنچه را حقّ بهآن امر مىفرمايد اوست کوثرحيوان و محيى ابدان چه که لم يزل و لايزال بهاحبّاى خود ناظر بوده و آنچه سبب نجات و راحت و وصول بهحقّ بودهکل را به آن امر فرموده. اليوم بر کلّلازم است که بهرداى تقديس و تنزيه مزيّن شوند چهکه نفوسى که بهمشتهيّات نفسانيّه متوجّهند قابل مقرّ اطهر ولايق منظراکبر نبوده ونيستند. حقلم يزل برعرش توحيد مستقرّ وازبراى او شبه و ندّى نبوده و نيست. انشاءاللّه بهعنايتاللّه کلّ بهاين مقام فائز شوند و از دونش منقطع و آزادگردند. اليوم بر شما لازم که بهخدمت امر قيام نمائيد و بهاستقامت تمام ظاهر باشيد بشأنى کهکلمات متوهّمين شما را از ربّ العالمين منع ننمايد. جز او را فانى دانيد و بر حبّش مستقيم مانيد. نيکوست حال نفوسىکه اليوم کوثرعرفان را از دست عطاى حضرت رحمنآشاميدند. ايشانند افضل ناس و اسبقهم و اقربهم الیاللّه. حمد کنيد محبوب عالم را که بهحبّش فائزيد و بهذکرش ناطقاز او بخواهيد که شما را بشانى مستقيم نمايد که احدى قادر بر منع نباشد. البهاء عليکم يا احبّائى.