دلیل تسلط بر قلوب و تصّرف و تقلیب

حضرت بهاءالله
اصلی فارسی

لوح رقم (142) امر و خلق – جلد 2

١٤٢ - دلیل تسلط بر قلوب و تصّرف و تقلیب

و قوله الامنع الابهی . و از جمله دلائل ظهور غلبه و قدرت و احاطه که بنفسه از آن مظهر وجود و مظهر معبود در اکناف و اقطار عالم ظاهر شد چنانچه آنجمال ازلی در شیراز در سنه ستین ظاهر شدند و کشف غطأ فرمودند معذلک باندک زمانی آثار غلبه و سلطنت و اقتدار از آن جوهر الجواهر ز بحر البحور در جمیع بلاد ظاهر شد بقسمی که از هر بلدی آثار و اشارات و دلالات و علامات آن شمس لاهوتی هویدا گشت و چه مقدار قلوب صافیهٴ رقیقه که از آن شمس ازلیه حکایت نمودند و چقدر رشحات علمی از آن بحر علم لدنی که احاطه نمود جمیع ممکنات را با آنکه در هر بلد و مدینه جمیع علماء و اعزه بر منع و رّد ایشان بر خاستند و کمر غّل و حسد و ظلم بر دفعشان بستند و چه نفوس قدسیه را که جواهر عدل بودند بنسبت بظلم کشتند و چه هیاکل روح را که صرف علم و عمل ازیشان ظاهر بود ببدترین عذاب هلاک نمودند مع کلذلک هر یک ازین وجودات تا دم مرگ بذکر الله مشغول بودند و در هوای تسلیم و رضاء طائر و بقسمی این وجودات را تقلیب نمودند و تصرف فرمودند که جز اراده اش مرادی نجستند و بجز امرش امری نگزیده اند رضا برضایش دادند و دل بخیالش بستند حال قدری تفکر فرمائید آیا چنین تصرف و احاطه از احدی در امکان ظاهر شده و جمیع این قلوب منزهه و نفوس مقدسّه بکمال رضا در موارد قضا شتافتند و در واقع شکایت جز شکر از ایشان ظاهر نه و در مواطن بلا جز رضا ازیشان مشهود نه و این رتبه هم معلوم است که کل اهل ارض چه مقدار غل و بغض و عداوت باین اصحاب داشتند چنانچه ایذاء و اذیت آن طلعات قدس معنوی را علّت فوز و رستگاری و سبب فلاح و نجاح ابدی میدانستند آیا هرگز در هیچ تاریخی از عهد آدم تا حال چنین غوغائی در بلاد واقع شد و آیا چنین ضوضائی در میان عباد ظاهر گشت و با این همه ایذاء و اذیت محّل لعن جمیع ناس شدند و محّل ملامت جمیع عباد و گویا صبر در عالم از اصطبارشان ظاهر شد و وفا در ارکان عالم از فعلشان موجود گشت . و از حضرت عبدالبهاء در مفاوضات است قوله العزیز در آیه ١٣ فصل ٨ از کتاب دانیال میفرماید و مقّدس متکلمی را شنیدم و هم مقّدس دیگریرا که از آن متکلم میپرسید که رؤیای قربانی دائمی و عصیان خراب کننده تا بکی میرسد و مقام مقّدس و لشگر بپایمالی تسلیم کرده خواهد شد و بمن گفت که تا بدو هزار و سیصد شبانه روز آنگاه مقام مقّدس مصّفی خواهد گردید تا آنکه میفرماید این رؤیا نسبت بزمان آخر دارد یعنی این فلاکت و این خرابیّت و این حقارت تا کی میکشد یعنی صبح ظهور کی است پس گفت تا دو هزار و سیصد شبانه روز آنگاه مقام مقّدس مصّفی خواهد شد خلاصه مقصد اینجاست که دو هزار و سیصد سال تعیین میکند و بنّص توراة هر روزی یکسال است پس از تاریخ صدور فرمان ارتحشستا بتجدید بنای بیت المقدس تا یوم ولادت حضرت مسیح ٤٥٦ سال است و از یوم ولادت حضرت مسیح تا یوم ظهور حضرت اعلی ١٨٤٤ سنه است و چون ٤٥٦ سال را ضّم برین کنی دو هزار و سیصد سال میشود یعنی تعبیر رؤیای دانیال در سنهٴ ١٨٤٤ میلادی واقع شد و آن سنه ظهور حضرت اعلی بود ...و حضرت مسیح در اصحاح ٢٤ از انجیل مّتی آیه ٣ تصریح میفرماید که مقصود ازین اخبار دانیال زمان ظهور است و آن آیه این است .و چون بکوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند بما بگو که این امور کی واقع میشود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست " از جمله بیانات حضرت مسیح که در جواب ایشان گفت این بود " پس چون مکروه ویرانی را که بزبان دانیال گفته شده است در مقام مقدس بر پا شده بینید هر که خواند دریافت کند " انتهی و جواب را حواله باصحاح ثامن از کتاب دانیال فرمود که هر کس آن اصحاح را بخواند آنزمان را در یافت خواهد نمود .

منابع
محتویات