و نیز در کتاب اقدس است قوله : " و اذا اردتم الصّلوة و لّوا وجوهکم شطری الاقدس المقام المقدّس الّذی جعله اللّه مطاف الملأ الاعلی و مقبل اهل مدائن البقاء و مصدر الامر لمن فی الارضین و السّموات و عند غروب شمس الحقیقة و التّبیان المقرّ الّذی قدّرناه لکم انّه لهو العزیز العلّام "
و در رساله سؤال و جواب است : " سؤال : در صلوة مبسوطه که فرمایش رفته بایستد مقبلاً الی اللّه چنین مینماید که قبله لازم نباشد چنین است یا نه جواب، مقصود قبله است "
و در اثری است : " هو المقتدر علی ما تشاء یقوله کن فیکون انّ الخادم الفانی یصیح امام وجه العالم الی در باب قبله المقرّ الّذی قدّرناه لکم هنوز حکم آن نازل نشده بعد نازل خواهد شد "
و در جواب اسأله زین المقرّبین است : " در باب قبله مقرّ الّذی قدّرناه لکم هنوز حکم آن نازل نشده بعد نازل خواهد شد "
و از حضرت عبدالبهاء در خطابی است قوله العزیز : " ای حبیب محلّ توجه و مطاف ملأ اعلی مرقد منوّر است دیگر نفسی تاویل ننماید "
و در خطابی دیگر قوله العزیز : " در خصوص محلّ توجه مرقوم نمودید بنصّ قاطع الهی محلّ توجّه مطاف ملا اعلی و آستان مقدّس کبریاء روحی و ذاتی لتربته الفداء است و جز بآن عتبهٴ مقدسه توجّه جائز نه ایّاک ایّاک ان تتوجّه الی غیرها و محلّ توجّه این عبد آن مقام منزّه مقدّس است انّه لمسجدی الاقصی و سدرتی المنتهی و مقصدی الاعلی"
و در خطابی دیگر قوله العزیز : " از توجّه در وقت صلوة سؤال نموده بودند در کتاب اقدس نصّ صریح است که میفرماید : اذا اردتم الصّلوة ولّوا وجوهکم شطری الأقدس تا آنکه میفرماید : و عند غروب شمس الحقیقة و التّبیان المقام الّذی قدّرناه لکم این مقام مقدّس است که بامر قلم اعلی در لوح مخصوص تصریح شده است و در آن لوح احکام دیگر نیز موجود که جمیع بأثر قلم اعلی است و آن لوح در محفظه مبارکه بود و بعدد البهاء پیش از صعود آن محفظه را تسلیم فرمودند و آن محفظه حائز اوراق کثیره بود ولی بیوفایان به بهانهای از میان بردند و الآن در نزد ایشان است مقصود آن است که آن مقام باثر قلم اعلی معیّن است و آن مطاف ملأ اعلی است و من دون آن در وقت صلوة بجهتی توجّه جائز نه هذا هو الحقّ المعلوم "