الحمد لله الذی اظهر نفسه من الافق الاعلی و نطق بالکلمه العلیا و اذا ارتفع

الحمد لله الذی تغرد بالبیان و توحد بالاحسان و اختار الانسان لثنائه بین

الحمد لله الذی نطق بالحق و دعا الخلق الی الافق الاعلی المقام الذی فیه تنطق

الحمد لله الذی نطق بالکلمه العلیا فی ملکوت الانشاء فلما ارتفع ندآئه الاحلی

الیوم آنچه لدی العرش محبوب تبلیغ امر الله است و کذلک قضی الامر من لدی المختار

ان یا قلم الاعلی ذکر الذی ذاق لذیذ مناجات ربه و ذکر مولاه بنفحات حب بدیعا و

انشاء الله بعنایت حق جل جلاله از رحیق عرفان بیاشامی و بافق اعلی ناظر باشی

ای دوستان یزدان آواز یکتا خداوند بی نیاز را بگوش جان بشنوید تا شما را از بند

تلک آیات القدس نزلت بالحق و لایعقلها الا الذین امتحن الله قلوبهم للایمان و

چون اهل فلک الهی باذن ملاح قدسی در سفینه قدمی باسمی از اسما تشبث نموده بر بحر

حمد سلطان وجودیرا لایق و سزاست که عالم انسانرا بطراز بیان مزین فرمود هادی و

حمد علت کبری را لائق و سزاست که بمفتاح کلمه علیا ابواب افئده و قلوب را باز

حمد مقدس از شئونات و اشارات و ادراکات خلق حضرت مقصودیرا لایق و سزاست

در این وقت لسان محبوب میفرماید کمر خدمت محکم به بندید و در تمام اوقات و

ذکر الله قد ارتفع بین الارض و السماء من هذا اللسان الذی ماتحرک الا علی ذکر الله

گل معنوی در رضوان الهی بقدوم ربیع معانی مشهود ولکن بلبلان صوری محروم مانده اند گل

نخستین گفتار کردگار اینست با سینه پاک از خواهش و آلایش و دل پاکیزه از رنگهای

هذا کتاب ینطق بالحق و فیه یذکر ما یسر به افئده العارفین و بذلک یهب نفحات القدس

یا احمد علیک سلامی نامه آنجناب در سجن اعظم بمظلوم رسید از قرار مذکور اراده

یا اسمی آثار افنان که ارسال داشتید عبد حاضر تمام آنرا ذکر نموده لله الحمد

یا ایها الحاضر لدی المظلوم ندایش را مره اخری بشنو قسم بافتاب بیان که از افق

یا ایها الخلیل لعمر الله قد رجع حدیث الذبح و ما هو المستور فی علم الله رب

یا سمندر قد حضر اسم الجود علیه بهائی و ذکرک لدی المظلوم و ذکرناک انه هو

یشهد الخادم فی اول الکتاب بوحدانیه ربه و فردانیته لم یزل کان فردا واحدا صمدا
