در کتاب مستطاب اقدس نازل: "البسوا السّمّور کما تلبسون الخزّ و السّنجاب و ما دونهما انّه ما نهی فی الفرقان و لکن اشتبه علی العلمآء." ( بند ۹)
و نيز ميفرمايند قوله تعالی: "احلّ لکم لبس الحرير." ( بند ۱۵۹)
کليته در اينظهور اعظم حدوديکه راجع بلباس و محاسن در شريعت قبل وارد بوده مرتفع و اختيار طرز البسه و لحی بخود مردم واگذار شده قوله تعالی فی کتابه الأقدس: "قد رفع اللّه عنکم حکم الحدّ فی اللّباس و اللّحی فضلا من عنده انّه لهو الآمر العليم. اعملوا ما لا تنکره العقول المستقيمة و لا تجعلوا انفسکم ملعب الجاهلين." ( بند ۱۵۹) و در لوح مبارک ديگر از قلم جمالمبارک جلّ جلاله نازل قوله تعالی: ".... اين ظهور ظهور رحمت کبری و عنايت عظمی است .... استعمال لباس اجنبيّه و ملاحظه کتب آنقوم از قبل ممنوع و آثار منع در کتب موجود و مشهود ولکن در اينظهور اعظم سدّ منع برداشته شد و بجای آن حريّت عطا و عنايت گشت."
و در لوح بشارات ميفرمايند قوله تعالی: "بشارت هفتم زمام البسه و ترتيب لحی و اصلاح آن در قبضه اختيار عباد گذارده شد ولکن ايّاکم يا قوم ان تجعلوا انفسکم ملعب الجاهلين."
در صفحه ٢٠٠ جلد اوّل سفرنامه معروف به بدايع الآثار مسطور است قوله تعالی: "شب در تالار هوتل بعضی مجلس رقص و نوا داشتند فرمودند اينگونه محافل و عوائد سبب فساد اخلاق است."
حضرت وليّ امراللّه جلّ سلطانه در توقيع محفل مقدّس روحانی ملّی بهائيان ايران شيد اللّه ارکانه مورّخه سوّم شهر القدره سنه ٩٢= ششم نوامبر ١٩٣۵ ميفرمايند قوله الأحلی: "امّا راجع بقضيّه رقص و تقليد البسه نساء غرب فرمودند اوّل وظيفه محفل ملّی بهائيان ايران در اين ايّام که اخلاق در آنسامان تدنّی نموده، تقليد و عدم تقيّد و لامذهبی رواجی شديد يافته اين است که جمهور بهائيان را از قبل اين عبد کرارا و مرارا در کمال تأکيد و بنهايت صراحت تذکّر دهند که تجاوز از آداب بهائی و مخالفت مبادی ساميه امريّه راجع بتقديس و تنزيه و عفّت و عصمت و اعتدال در امور و اجتناب از سيّئات اهل غرب و عادات مذمومه غير مرضيّه آنان توليد مفاسد عظيمه در جامعه نمايد و بنيه جامعه را ضعيف نمايد و از رونق بيندازد. بهائيان بايد همّت در ترويج و اقتباس از حسنات اهل غرب نمايند نه تقليد سيّئات آنان. امتياز بهائی حقيقی در اين است لا غير."