مورخ ۱۲ جولای ۱۹۱۲ در منزل مسسس نیوتن و مسس ریورز در بروکلین: درباره لزوم توأمان بودن مدنیت جسمانی و روحانی

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

مورخ ۱۲ جولای ۱۹۱۲ در منزل مسسس نیوتن 1 و مسس ریورز 2 در بروکلین:
درباره لزوم توأمان بودن مدنیت جسمانی و روحانی 3

(خطابات جلد دوم، ص. ۱۸۱ـ ۱۸۵)

عالم امکان نظير انسان است. انسان مقام نطفه، مقام شيرخواری، اوقات نشو و نما، وقت تميز و رشد و وقت بلوع دارد. همين طور عالم، عالم امکان درجاتی دارد. انسان در سنّ شيرخواری حسّاس است و در سنّ مُراهقه يعنی بدايت ادراک احساس و تميز دارد، امّا ادراکاتش ضعيف است. ولی چون به سنّ بلوغ می رسد، جميع قوای معنوی و قوای صوری او در نهايت درجهٔ قوّت جلوه می نمايد، قوّهٔ ادراک به درجه ای رسد که کشف حقائق اشياء کند. امّا در سنّ طفوليت و شيرخواری، اين ممکن نيست. اين کمالات در سنّ بلوغ جلوه می نمايد، نه در سنّ طفوليت. عالم امکان نيز يک زمانی بود که شير خوار بود، بعد مثل طفل مراهق شد روز به روز نشو و نما نموده، حالا بعالم رشد رسيده است. اين قرن سلطان قرون است، اين عصر آئينهٔ جميع اعصار است. آنچه در قرون اولی بوده، صور جميع، در اين آئينه آشکار است. و از آن گذشته، نفس اين قرن کمالات خاصّه دارد، اکتشافات عظيمه دارد، صنايع بديعه دارد، تأسيسات عجيبه دارد، علوم غريبه دارد و از جميع جهات در نهايت کمال جلوه نموده و خواهد نمود. يعنی فضائل قرون سابقه، صنايع قرون سابقه خصائل قرون سابقه و اکتشافات قرون سابقه را دارد، با وجود اين، فضيلت خاصّه، صنايع خاصّه و اکتشافات خاصّهٔ اين قرن را هم دارد که در قرون سالفه ابداً نبوده. مثلاً در قرون سابقه فنّ معماری بوده و در اين قرن به نهايت بلوغ رسيده، امّا اين قوّهٔ برقيّه نبوده، اين تلگراف که به دقيقه با شرق و غرب مخابره کند نبوده، اين فونوغراف نبوده، اين تلفون نبوده. اينها از خصائص اين قرن است. در اين قرن فضائل قرون قديمه و فضائل قرون جديده موجود.

لهذا اين قرن جامع قرون و ممتاز از جميع است و سلطان قرون است و آفتاب جميع اعصار است. و چون ما در اين قرن هستيم، به شکرانه اين مواهب، بايد قيام بر اعمالی کنيم که سزاوار اين قرن است. مثلاً چون انسان به بلوغ رسد، بايد احوال و اطواری داشته باشد که سزاوار سنّ بلوغ است. همين طور اين عالم امکان چون ترقّی کرده، به اين درجه رسيده که قرن انوار است، قرن ظهور اسرار است، قرن فضائل عالم انسانی است، قرن روز خدا است، قرن ملکوت ابهی است. بايد ما به آنچه سزاوار اين قرن است رفتار نمائيم، چه که امکان به درجه بلوغ رسيده و اگر تا به حال نرسيده، قريب به بلوغ است. ملاحظه کنيد که دائرهٔ عقول و دائرهٔ افکار چه قدر اتّساع يافته، اکتشافات جديده چه قدر زياد شده، تأسيسات عظيمه چه قدر ظهور يافته، صنايع بديعه چه قدر جلوه نموده، علوم نافعه چه قدر انتشار يافته. با وجود اين مواهب الهيّه، آيا سزاوار است که بشر در دريای مادّيات مستغرق باشد در عالم طبيعت اسير باشد؟ اين قرن قرنی است که قوای معنويّهٔ انسان جلوه نموده کمالات روحانيّهٔ انسان ظاهر گرديده، نورانيّت عالم انسانی باهر شده، فيوضات لانهايهٔ الهی جلوه نموده و چون کمالات جسمانی به اعلی درجه رسيده، همين طور کمالات روحانی بايد به اعلی درجه برسد تا ظاهر و باطن انسان روشن گردد و سعادت دنيويّه و سعادت ملکوتيّه هر دو حاصل شود، فضائل طبيعيه و فضائل الهيّه همه ظاهر گردد. هر چند فکر انسان مرآت حقايق اشيا است، يعنی در انسان قوّه ای هست که آن قوّه کاشف حقايق است، همين طور حقيقت انسان مرآت انوار ملکوت است، استعداد دارد که حقايق ملکوتيّه در او جلوه کند و اسرار الهيّه در او ظاهر گردد و صور ملأ اعلی در او انطباع يابد. پس اگر هر دو جهت، يعنی جهت جسمانی و جهت روحانی هر دو ترقّی نمايد، آن وقت حقيقت انسانيّه در نهايت جمال و کمال جلوه کند.

الحمد للّه خداوند در اين قرن هر بابی را برما گشوده، هر شمعی را برای ما روشن نموده، باران رحمتش جميع را احاطه کرده، نسيم عنايتش وزيده، از هر جهت اسباب کمال از برای ما فراهم نموده. جائز نيست که ما اين مواهب الهيّه را هدر دهيم، اين فيوضات رحمانيّه را هدر دهيم، اين انوار لاهوتيّه را هدر دهيم. بايد به جان و دل بکوشيم تا اين مواهب الهيّه در حقيقت انسانيّه به کمال قوّت جلوه کند تا بشر آئينهٔ ملکوت ربّ جليل گردد و عالم ناسوت آئينهٔ ملکوت شود. آن وقت سعادت دنيويّه، سعادت اخرويّه، مواهب الهيّه، روحانيّت عظيمه، نورانيّت ملکوتيّه از برای عالم بشر حاصل گردد. پس بکوشيد تا شکرانه اين الطاف نمائيد و اين نفثات روح القدس را تلقّی نمائيد و اين نورانيّت را حاصل کنيد و اين فضل و موهبت را شکرانه نمائيد. اگر چنين همّتی نمائيد شرق و غرب عالم دست در آغوش يکديگر نمايند، بنيان بغض و عداوت بکلّی بر افتد، محبّت ملکوتی انتشار يابد، الفت روحانی حاصل گردد، وحدت عالم انسانی جلوه کند، صلح اکبر تحقّق نمايد، جميع بشر در نهايت مودّت با يکديگر آميزش نمايند و سعادت ارض و سعادت ملکوت هر دو حاصل گردد. اميدم چنان است که کلّ به اين مقام فائز گرديد اين است وصيّت من.



  1. Mrs. Newton
  2. Mrs. Rivers
  3. خطابه در منزل مسس نيوتن، و مسس ريورز، بروکلين جمعه ١٢ جولای ۱۹۱۲(٢٧ رجب ١٣٣٠)
    شرح در بدايع الآثار ج ۱، ص ۱۵۴
منابع
پیوست‌ها
Tablet audio