مورخ ١٨ نوامبر ١٩١١ در منزل مبارک در پاريس: درباره تعلیم احتیاج به نفثات روح القدس

مورخ ١٨ نوامبر ١٩١١ در منزل مبارک در پاريس:
درباره تعلیم احتیاج به نفثات روح القدس ¹

(خطابات جلد اول، ص. ۱۷۹ـ۱۸۳)

هُوالله

از جمله تعاليم حضرت بهاء اللّه اينست: بشر هر قدرترقی کند محتاج بنفثات روح القدس است، زيرا قوت بشريه محدود است، اما قوت و قدرت ملکوت غير محدود. چون در عالم بشر سير نمائيم، در جميع تواريخ نفوسی که مؤيّد به روح القدس بودند، موفق به امور عظيمه و مبادی و نتائج مهمّه گشتند و حال اينکه آن نفوس به حسب ظاهر اغلب اهميّت و علمی نداشتند. انبيای الهی که مبعوث شدند، هيچيک از آنها از فلاسفه شمرده نمی شدند و در زمان خود به علم و دانائی در بين خلق مشهود نبودند. بلکه به حسب ظاهر نفوسی بودند عادی، حتی بعضی خواندن و نوشتن نمی دانستند لکن چون مؤيّد به نفثات روح القدس بودند تأثيری شديد در عالم وجود داشتند. ملاحظه فرمائيد اعظم فلاسفهٔ عالم نظير افلاطون، ارسطو، فيثاغورث و سائرآنها تأثير شان محدود بود نتوانستند در عروق و اعصاب بشر نفوذ پيدا کنند. افلاطون به اين عظمت نتوانست يکنفس را بدرجه ئی بياورد که جانفشانی کند. امّا نفوسيکه مؤيّد به نفثات روح القدس بودند، اگر چه به ظاهر علمی نداشتند لکن در عروق و اعصاب بشر چنان نفوذ کردند که هزاران جانفشان داشتند. حتی انبيای بنی اسرائيل مثل اشعياء، حزقيا، ايليا و ارميا آنها از نفوسی عادی بودند. حتی بدرجه ئی بود که پطرس نيز به حسب تاريخ کليسا حساب هفته را نمی توانست نگاه دارد. وقتی می خواست به صيد ماهی برود، هفت بسته غذا می بست، هر روز يکی را می خورد، چون آن هفتمين را می خورد، ميدانست روز سبت است، آنوقت می آمد سبت را نگاه می داشت. اين نفوس از نفثات روح القدس بدرجه ئی رسيدند که نفوذ در جميع عالم پيدا کردند.

پس فهميديم نفثات روح القدس مؤثر در وجود است. هرکس بآن موفق شود، خواه فيلسوف خواه عالم، خواه بی سواد نفوذ در عروق و اعصاب پيدا می کند. پس بشر ولو فيلسوف اکبر شود، محتاج به نفثات روح القدس است و تا مؤيّد به آن نشود، نمی تواند کاری از پيش ببرد. روحش مرده است، قلبش مرده است، مگر آنکه روح حيات ابدی در آن دميده شود. ملاحظه کنيد هيچ مدنيتی، هيچ علمی، هيچ فضلی عالم اخلاق را چنانچه بايد و شايد تعديل نمی نمايد. شايد شخصی فيلسوف اعظم باشد و اما اخلاق مذموم، لکن شايد نفسيکه هيچ سواد ندارد، چون بنفثات روح القدس مؤيّد گردد، عالم اخلاقش تحسين می شود. قوت روح، ملتی را در اندک زمانی تربيت می کند و به اعلی درجه عزت ابديه می رساند.

لهذا من از برای شما اين را می خواهم و اميدوارم به قوت بهاء اللّه مؤيّد بنفثات روح القدس شويد تا زنده گرديد و تربيت شويد. اخلاق شما ها اخلاق رحمانی شود و سبب تربيت ديگران گردد، در نفس شما ها تأثيری حاصل شود که جان ببخشد. نظر به خودتان نکنيد نظر بفيوضات جمال ابهی کنيد. ببينيد نفثات مسيح در حواريين چه تأثيری کرد و نفثات حواريين در ديگران چه تأثيری داشت. اين نظر به آن است که آنها مؤيّد من عند اللّه بودند آنچه کند تأييد الهی کند. ملاحظه نمائيد که استعداد انسان محدود است، لکن تأييد ملکوت ابهی نا محدود. استعداد اين زمين قليل است، امّا باران رحمت بی حساب و حرارت شمس غير محدود. زمين نبايد نظر به استعداد خود کند، بلکه بايد نظر به باران رحمت و حرارت شمس کند که اين خاک سياه را به گلهای رنگارنگ مزين می نمايد. لهذا شماها نظر به قوت و قدرت خودتان نکنيد، قلب را فارغ و روح را مستبشر کنيد توجه به ملکوت ابهی نموده، فيوضات نامتناهی طلبيد. اگر به اين موفق شويد، هر يک شمع تابانی خواهيد شد، ستاره درخشنده ای و شجره پر ثمری خواهيد گشت. پس بکوشيد تا نفثات روح القدس در شما ها تأثيری نمايد. اين است نصيحت من. مرحبا.