مورخ ٢١ یا ٢٢ نوامبر ١٩١١ در منزل مبارک در پاریس: درباره دو احساس غم و سرور

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

مورخ ٢١ یا ٢٢ نوامبر ١٩١١ در منزل مبارک در پاریس:
درباره دو احساس غم و سرور 1

(خطابات جلد اول، ص. ۱۹۷ـ ۲۰۱)

هُوالله

جميع بشر هميشه مورد دو احساس هستند. يکی احساس سرور ديگری احساس حزن. وقت سرورروح انسان در پرواز است جميع قوای انسان قوت ميگيرد و قوهٔ فکريه زياد می شود، قوه ادراک شديد می گردد، قوت عقل در جميع مراتب ترقی می نمايد و احاطه به حائق اشياء می کند. امّا وقتيکه حزن بر انسان مستولی شود، مخمود می شود، جميع قوی ضعيف می گردد، ادراک کم می شود تفکر نمی ماند، تدقيق در حقايق اشيا نميتواند خواص اشيا را کشف نمی کند مثل مرده می شود. اين دو احساس شامل جميع عموم بشر است.

از روح برای انسان حزنی حاصل نمی شود و از عقل انسان زحمت و ملالی رخ نمی دهد، يعنی قوای روحانيه سبب مشقت و کدورت انسان نمی گردد. اگر حزنی ازبرای انسان حاصل شود، از ماديات است. اگر از برای انسان خمودت و جمودتی حاصل شود، از مادياتست. مثلاً تاجر است زيان می کند، محزون می شود؛ زراعتی دارد، برکت حاصل نمی شود، مغموم می گردد بنيانی می سازد خراب می شود محزون می شود و مضطرب می گردد. مقصود اينست حزن انسان، کدورت انسان، از عالم مادياتست، يأس و نوميدی از نتائج عالم طبيعت است. پس واضح و مشهود شد که حزن انسان و نکبت انسان و نحوست انسان و ذلت انسان همه از مادياتست. امّا از احساسات روحانيه هيچ ضرری و زيانی و غصه و غمی از برای انسان حاصل نمی شود. حال جميع بشر معرض غم وغصه و ملال هستند. انسانی نيست که از برای او حزن و الم و مشقت و زحمت و تعب و خسارت حاصل نشود. چون اين احزان از ماديات حاصل می شود، چاره نيست جز اينکه رجوع به روحانيات بکنيم. وقتيکه از ماديات نهايت تنگدلی حاصل گردد، انسان توجه به روحانيات می کند زائل می شود. انسان وقتی در نهايت مشقت نهايت يأس می افتد، چون به خاطر آيد خدای مهربان دارد مسرورمی شود. اگر به شدت فقر مادی افتد، به احساسات روحانی آيد، خود را از کنزملکوت غنی بيند. وقتيکه مريض می گردد فکر شفاء می کند، تشفّی صدر حاصل نمايد. وقتی که به مصائب عالم ناسوت گرفتار شود به فکر لاهوت تسلّی يابد. وقتيکه در حبس عالم طبيعت دلتنگ شود به فکر پرواز به عالم روح می افتد مسرور می شود. وقتيکه حيات جسمانی مختل باشد به فکر حيات ابديه افتد ممنون می شود. امّا اين نفوسی که توجهشان صِرف به عالم ماديات است و در بحر ناسوت مستغرقند، در وقت بلا و محن چه تسلّی خاطر دارند؟ نفسيکه معتقد به اين باشد که حيات انسان محصور در حيات مادی است، چون ناتوان گردد و در بلا ومصيبتی گرفتار شود و کوس رحيل بکوبد، به چه چيز اميد دارد و به چه چيز تسلّی يابد؟ کسيکه معتقد به حيّ قدير مهربان نيست، چگونه روح و ريحان يابد؟ يقين است که در عذاب ابدی و نوميدی سرمدی است.

پس شما ها خدا را شکر کنيد که احساسات روحانی داريد و انجذابات قلبی ديده بينا داريد و گوش شنوا، جانی زنده داريد ودلی مملو از محبت اللّه. در هر مصيبتی گرفتار شويد، تسلی خاطر داريد. اگر زندگانی دنيوی مختل شود به حيات آسمانی مستبشر هستيد. اگر در ظلمت طبيعت گرفتار شويد به نورانيت ملکوت مسروريد. هر انسانيکه احساس روحانی دارد تسلی خاطر دارد. من چهل سال در حبس بودم با آنکه تحمّل يک سال ممکن نبود. هر نفسی را به آن حبس می آوردند، يک سال بيشترزندگانی نمی کرد، از غم و غصه هلاک می شد. لکن من الحمدللّه در اين چهل سال در نهايت سرور بودم. هر صبح بر می خواستم مثل اينکه يک بشارتی جديد به من می رسد. هر شب تاريک ميشد نور سرور درقلب می افزود. احساسات روحانی تسلی خاطر و توجه به خدا سبب روح و ريحان. اگر توجه به خدا نبود احساسات روحانی نبود، چهل سال در حبس چه ميکردم؟ پس معلوم شد اعظم موهبت عالم انسانی احساسات روحانيست و حيات ابدی انسان توجه به خدا. اميدوارم روز به روز توجهتان بخدا زياد شود و تسلی خاطر بيشتر گردد نفثات روح القدس بيشتر تأثير کند و قوای ملکوتی بيشتر ظاهر شود. اينست منتهی آمال و آرزوی ما از خدا چنين می خواهم.



  1. نطق مبارک سلخ ذی قعده سنه ١٣٢٩ در منزل مبارک - پاريس ٢١ نوامبر ١٩١١
منابع
پیوست‌ها
Tablet audio