مورخ ١٦آپريل ١٩١٢ در جمعیت احبای نیوجرسی در هتل آنسونیا یا منزل مستر و مسس داج در نيويورک: درباره احتیاج به قوای الهی برای ایجاد اتحاد

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

مورخ ١٦آپريل ١٩١٢ در جمعیت احبای نیوجرسی در هتل آنسونیا یا منزل مستر و مسس داج 1 در نيويورک:
درباره احتیاج به قوای الهی برای ایجاد اتحاد 2

(خطابات جلد دوم، ص. ۲۶ـ۲۹)

(در مجلس اطفال)

به به چه اطفال مبارکی هستند! خيلی نورانيند، در وجوهشان انوار محبّت اللّه باهر است. در حقّشان دعا مي کنم. به قول حضرت مسيح اينها اطفال ملکوتند، قلوبشان مثل آينه در نهايت لطافت است. هر گاه قلوب بزرگان مثل اين ها بشود خوبست، چه قدر نورانيند. جميع اطفال قلوبشان نورانی و پاک است. هيچ غلّ و غشّی ندارند، مانند نهال های تر و تازه اند. من در حقشان دعا می کنم که هريک شجرهٔ مبارکه شود و ثمرات طيّبه بخشد.

خطابه در منزل مستر و مسس داج، نيويورک ١٦ آپريل ١٩١٢

خوب مجلسی است قوای مادّيه نمی تواند اين گونه نفوس را الفت بخشد و به اين درجه بسوی محبّت و اتّحاد کشاند. تا به حال مثل اين انجمن منعقد نشده که نفوس از شرق بيايند و اهل غرب اينگونه با نهايت محبّت و يگانگی با آنها معامله و ملاقات نمايند. اين فقط به يک قوّه الهيّه حاصل شده است. وقتی که حضرت مسيح ظاهر شد درميان شعوب و فرق مختلفه الفت داد، در ميان يونان و رومان و سريان و اجيپسيان التيام داد. زيرا اختلاف و عداوت بين آن اقوام بدرجه ای بود که محال بود الفت و التيام حاصل شود، لکن حضرت مسيح به قوّه الهيّه کلّ را متّحد و متّفق فرمود. پس اين الفت و محبّت که حضرت بهاء اللّه در ميان ما انداخته نمی شود، مگر به قوّه الهيّه عنقريب ملاحظه خواهيد نمود که چگونه شرق و غرب دست درآغوش شود و علم وحدت عالم انسانی خيمه بر افرازد. جميع ملل را اين قوّه در ظلّ خود جمع نمايد، اسم ايرانی و امريکائی نماند، نفوس به اسم انگليزی و جرمنی افتخار نکنند، فرنساوی و عربی ناميده نشود. جميع ملّت واحده گردند، چنانکه از هريک سؤال نمائی که تو از چه ملّتی؟ گويد انسانم و در ظلّ عنايت بهاء اللّه، خادم عالم انسانيم، لشکر صلح اکبرم. جميع يک ملّت و يک عائله و اهل يک وطن گردند و اين نزاع و جدال نماند.

حضرت بهاءاللّه در نقطه ای که مرکز تعصّب بود ظاهر شد و با وجودی که ملل و مذاهب مختلفه در نهايت بغض و عداوت بودند، خون يکديگر را می ريختند چنان اتحاد و اتفاقی در ميان آنها انداخت که باهم در نهايت التيام و الفتند. نهايت اشتياق و آرزوشان اين است که روزی با شما ها ملاقات نمايند، روبرو شوند ببينند قوّه بهاء اللّه چه کرده. امروز عالم انسانی عليل است و علاجش اتحاد عالم است. حياتش به صلح اکبر است و سرورش به وحدت عالم انسانی.

از فضل و عنايت الهی اميدوارم که شما به روح جديدی مبعوث شويد. به قوّه ای قيام نمائيد که آثار وحدت عالم انسانی و صلح اکبر و محبت الهی از اين شهر به ساير بلاد تأثير نمايد، بلکه از امريکا به قطعات ديگر سرايت کند، زيرا اين مملکت خيلی استعداد حاصل کرده. اميدوارم چنانچه در مادّيات ترقّيات عظيمه نموده، قوّهٔ روحانيّه نيز حاصل نمايد، فيوضات الهيّه يابد، توجّهشان به خدا باشد همه خادم عالم انسانی گردند و انتشار فضائل انسانيه دهند تا انوار مدنيت آسمانی از اينجا به جميع جهات بتابد، اورشليم الهی نازل شود، فيض ملکوت احاطه نمايد. اميدم چنان است که در اين ميدان قوّت شديد بنمائيد، زيرا خدا معين شما است، نفثات روح القدس مؤيّد شما است و ملائکهٔ ملکوت حامی شما يقين است اين فيوضات شما را احاطه خواهد نمود.



  1. Mr. Dodge
  2. خطابه در منزل مسترو مسس داج در نيويورک ١٦آپريل ١٩١٢(عصر ) (٢٨ ربيع الثّانی ١٣٣٠)
منابع
پیوست‌ها
Tablet audio