مورخ ٢٣ آپريل ١٩١٢ در هوارد يونيورسيتی در(دارالفنون سياهان) در واشنگتن: درباره ترک تعصب نژادی

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

مورخ ٢٣ آپريل ١٩١٢ در هوارد يونيورسيتی 1 در(دارالفنون سياهان) در واشنگتن:
درباره ترک تعصب نژادی 2

(خطابات جلد دوم، ص. ۳۹ـ۴۳)

هُواللّٰه

امروز من در نهايت سرورم، زيرا می بينم بندگان الهی در اين مجمع حاضرند، سفيد و سياه با هم همنشين اند. در پيش خدا سفيد و سياه نيست، جميع رنگها رنگ واحد است و آن رنگ عبوديت الهی است. بو و رنگ حکمی ندارد، قلب حکم دارد. اگر قلب پاک است سفيد يا سياه هيچ لونی ضرر نرساند. خدا نظر به الوان ننمايد، نظر به قلوب نمايد. هرکس قلبش پاک تر، بهتر هرکس اخلاقش نيکوتر، خوشتر، هر کس توجّهش به ملکوت ابهی بيشتر، پيش تر.

الوان در عالم وجود هيچ حکمی ندارد. ملاحظه نمائيد در عالم جماد الوان سبب اختلاف نيست. در عالم نبات، الوان گلهای رنگارنگ سبب اختلاف نيست، بلکه الوان سبب زينت گلستان است، زيرا لون واحد زينتی ندارد امّا وقتی که گلهای رنگا رنگ می بينی، آن وقت جلوه و زينت دارد. عالم بشر هم نيز نظير بوستان است و نوع انسان مانند گلهای رنگا رنگ. پس رنگهای مختلف زينت است. همين طور در عالم حيوان الوان است کبوتران رنگارنگ اند، با وجود اين در نهايت الفتند، هيچ وقت برنگ يکديگر نگاه نمی کنند بلکه نگاه بنوع می کنند. چه بسيار کبوتران سفيد با سياه پرواز کنند، همين طور سائر طيور و حيوانات مختلف اللّون ابداً نظر به رنگ نمی کنند بلکه بنوع نظر دارند. حال ملاحظه کنيد در حالتی که حيوان عقل ندارد، ادراک ندارد، با وجود اين الوان سبب اختلاف نمی شود، چرا انسان که عاقل است اختلاف می کند؟ ابداً سزاوار نيست، علی الخصوص سفيد و سياه از سلالهٔ يک آدمند، از يک خاندانند در اصل يکی بوده اند يک رنگ بوده اند. حضرت آدم يک رنگ داشت، حوّا يک رنگ داشت، سلاله جميع بشر به آنها ميرسد پس اصل يکی است اين الوان بعد به مناسبت آب و اقليم پيدا شده ابداً اهمّيت ندارد.

لهذا من امروز بسيار مسرورم که سفيد و سياه در اين محفل با هم مجتمع شده اند. اميدوارم اين اجتماع و الفت به درجه ای برسد که مابين امتياز نماند و با هم در نهايت الفت و محبّت باشند. ولی می خواهم مطلبی بگويم تا سياهان ممنون سفيدان شوند و سفيد ها مهربان به سياهان گردند. شما اگر به افريقا برويد، سياه های افريقا را ببينيد آن وقت می دانيد که شما چه قدر ترقّی کرده ايد. الحمد للّه شما مثل سفيدانيد، امتياز چندانی در ميان نيست، امّا سياه های افريقا به منزلهٔ خدمه هستند. اوّل اعلان حرّيّتی که برای سياه ها شد، از سفيدان آمريک بود چه محاربه و جانفشانی کردند تا سياه ها را نجات دادند و بعد سرايت به جاهای ديگر کرد. سياهان آفريک در نهايت اسارت بودند ولی نجات شما سبب شد که آنها نيز نجات يافتند. يعنی دول اروپا اقتدا به امريکائی ها کردند آن بود که اعلان حرّيّت عمومی شد. به جهت شما سفيدان آمريکا چنين همّتی نمودند اگر اين همّت نمی بود اين حرّيّت عمومی اعلان نمی شد. پس شما بايد بسيار ممنون سفيدان آمريکا باشيد و سفيدان بايد بسيار به شما مهربان گردند تا در مراتب انسانی ترقّی نمائيد و به اتّفاق کوشش نمائيد تا شما نيز ترقّی فوق العاده نمائيد و با هم امتزاج تامّ يابيد. مختصر اين است شما بايد بسيار اظهار ممنونيت از سفيدان نمائيد که سبب آزادی شما در آمريکا شدند، اگر شما آزاد نمی شديد ساير سياه ها هم نجات نمی يافتند الحمد للّه حال همه آزادند و بکلّی در راحت و آسايش.

من دعا می کنم که در حسن اخلاق و اطوار به درجه ای ترقّی کنيد که اسم سياه و سفيد نماند. جميع را عنوان انسان باشد، مثل اين که جوق کبوتر را عنوان کبوتر است؛ سياه و سفيد گفته نمی شود و همچنين ساير طيور. من اميدوارم که شما به چنين درجه ای رسيد و اين ممکن نيست، مگر به محبّت. بايد بکوشيد تا در ميان شما ها محبّت حاصل شود و اين محبّت حاصل نمی شود، مگر اين که شما ممنون سفيدان باشيد و سفيدان مهربان به شما و در ترقّی شما بکوشند و در عزّت شما سعی نمايند اين سبب محبّت می شود، به کلّی اختلاف بين سياه و سفيد زائل می گردد، بلکه اختلاف جنس و اختلاف وطن همه از ميان ميرود.

من خيلی از ملاقات شما مسرورم و خدا را شکر ميکنم که اين محفل شامل سياه و سفيد است و هر دو با کمال محبّت و الفت مجتمع. اميدوارم اين نمونهٔ الفت و محبّت کلّی شود تا عنوانی جز عنوان انسان در ميان نماند اين عنوان کمال عالم انسانی است، سبب عزّت ابدی است، سبب سعادت بشری است. لهذا من در بارهٔ شما دعا ميکنم که با هم در نهايت الفت و محبّت باشيد و در راحت يکديگر نهايت سعی و کوشش نمائيد.



  1. Howard University
  2. خطابه در هوارد يونيورسيتی ( دارالفنون سياهان ) واشنگتن ٢٣ آپريل ١٩١٢ ( صبح ) 6 جمادی الاوّل ۱۳۳۰)
    شرح در بدايع الآثار ج 1 ص ٤٧
منابع
پیوست‌ها
Tablet audio