مورخ ٥ می ١٩١٢درجمعیت اطفال در هتل مبارک [پالزا] درشیکاگو: درباره اهمیت خدمت و محبت و اتحاد

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

مورخ ٥ می ١٩١٢درجمعیت اطفال در هتل مبارک [پالزا] درشیکاگو:
درباره اهمیت خدمت و محبت و اتحاد 1

(خطابات جلد دوم، ص. ۵۷-۵۹)

شما ها بفرمودهٔ حضرت مسيح، اطفال ملکوتيد و به فرمايش حضرت بهاءاللّه، شمعهای عالم انسانی؛ زيرا قلوبتان در نهايت صفاست، ارواحتان در نهايت تقديس، آلوده به اين عالم نيستيد و مانند آئينه دلهای شما پاک و صاف است. پدران و مادران شما بايد شما را به کمال رأفت پرورش دهند به نهايت آداب و کمالات تعليم نمايند تا در نهايت اتقان به فضائل عالم انسانی متّصف شويد و در جميع مراتب ترقّی نمائيد. تحصيل علوم و صنايع کنيد، سبب ظهور فيوضات باقيه شويد و علّت ترقّيات کلّيه گرديد.

( بعد خطاب به ساير احبّا نموده فرمودند: )

من می روم لکن شما بايد بر خدمت کلمةاللّه برخيزيد. قلبتان پاک باشد، نيّتتان خالص شود تا مستفيض از فيوضات الهيّه گرديد. ملاحظه نمائيد که هر چند آفتاب بر جميع اشيا يکسان می تابد ولی در آئينه صاف جلوهٔ شديد نمايد، نه در سنگ سياه شدّت جلوه و حرارت آن در زجاج و بلّور به جهت لطافت آنست، اگر لطافت و صفا نباشد، اين تأثيرات ظاهر نشود. همچنين باران اگر بر زمين شوره زار ببارد، ابداً اثری از آن به ظهور نرسد، امّا اگر بر زمين پاک و طيّب ببارد، سبز و خرم شود و بار و ثمر آرد. امروز روزيست که قلوب صافيه از فيوضات ابديّه بهره گيرد و نفوس زکيّه از تجلّيات باقيه روشن و منوّر گردد.

شما الحمد للّه مؤمن باللّه و موقن بکلمات اللّه و متوجّه بملکوت اللّه هستيد. ندای الهی را شنيديد، قلوبتان به نسائم جنّت الهی مهتز گرديد، نيّت خير داريد، مقصدتان رضای الهی است، مرادتان خدمت به ملکوت رحمانی است. پس به کمال قوّت برخيزيد و با يکديگر در نهايت اتّحاد باشيد ابداً از يکديگر مکدّر نشويد، نظرتان به ملکوت حق باشد، نه عالم خلق. خلق را از برای خدا دوست داريد نه برای خود. چون برای خدا دوست می داريد. هيچ وقت مکدّر نمی شويد، زيرا انسان کامل نيست، لابد هر انسانی نقصی دارد. اگر نظر به نفوس نمائيد، هميشه مکدّر می شويد، امّا اگر نظر به خدا نمائيد، چون عالم حق عالم کمال است، رحمت صرفست لذا برای او همه را دوست می داريد به همه مهربانی می کنيد. پس به قصور کس نظر ننمائيد، جميع را به نظر عفو ببينيد، زيرا چشم خطا بين نظر به خطا کند، امّا نظر خطاپوش به خالق نفوس بنگرد، چه که جميع را او خلق کرده، کلّ را او می پروراند، رزق می دهد، جميع را روح و روان مبذول می فرمايد، چشم و گوش عطا می کند، لهذا کلّ آيات قدرت او هستند. بايد جميع را دوست داشت، به جميع مهربانی کرد، فقرا را رعايت نمود، ضعفا را حمايت کرد، مريضان را شفا بخشيد، نادانان را تعليم و تربيت نمود.

لذا من اميدوارم که اتّحاد و اتّفاق احبّای شيکاغو سبب اتّحاد جميع احبّای امريکا شود جميع خلق از خلقشان استفاضه نمايند، يعنی مقتدای کلّ شوند. آن وقت تأييدات ملکوت ابهی و فيوضات شمس حقيقت احاطه نمايد.



  1. خطابه در هتل منزل مبارک شيکاگو ٥ می ١٩١٢ (صبح )( ١٨ جمادی الاولی ١٣٣٠)
    شرح در بدايع الآثار ج ۱ ص ٧١
منابع
پیوست‌ها
Tablet audio