حاجی عبد اللّه نجف آبادی * اين شخص از ايران بعد از ايمان و ايقان بارض مقدّس شتافت و در ظلّ عنايت ساکن و مستريح گشت * شخصی بود در نهايت سکون و قرار و مطمئن بالطاف حضرت پروردگار خوش خلق و خوشخو و شب و روز با ياران الهی در مذاکره و گفتگو * ايّامی چند به غور طبريا رفت و در آنجا بفلاحت و زراعت مشغول شد اوقات بتبتّل و تضرّع ميگذراند و توسّل و تشبّث مينمود قلب سليم داشت و خلقی عظيم *
بعد از غور مراجعت نمود و در جوار رحمت حضرت منّان در جنينه ساکن و بر قرار گشت و در اکثر اوقات بشرف لقا فائز و بملکوت ابهی ناظر گاهی گريه و زاری مينمود و گهی سرور و شادمانی و وقتی حبور و کامرانی از ما سوی اللّه آزاد بود و بعون و عنايت حقّ دلشاد اکثر شبها بيدار بود و در حالت مناجات * تا آنکه اجل موعود رسيد و در ظلّ حضرت مقصود صعود نمود از عالم خاک بجهان افلاک شتافت و بملکوت اسرار پرواز نمود * عليه التّحيّة و الثّناء و عليه الرّحمة فی جوار ربّه الاعلی *